ساده کردن مفاهیم برای اینکه از زندگی درک بهتری برای احساس خوشبختی کنیم - نشر پیله

ساده کردن مفاهیم

فتح خوشبختی
Rate this post

هنگامی که راسل، زندگی در قصر شیشه‌­ای خود را ترک کرد، یعنی زندگی مرفهانه و بی­ درد خود را کنار گذاشت، متوجه گردید که پندهای خوبی برای بقیه ما دارد. البته او، از درست شدن آنی کارها اجتناب داشت، همانگونه که ما نیز، باید این کار را بکنیم.

                            تا آنجا که می توانید همه چیز را ساده کنید اما نه خیلی ساده

تا سن چهل و پنج سالگی، راسل معتقد بود که فلسفه، رشته مختص نخبگان است. اما فلسفه، در نزد او نیز بود. او علاقه چندانی نداشت که نتایج افکار خود را به دنیای پهناور بیرون آورده و آنها را برای اهداف عملی استفاده کند.

او پی برد که در دهه 1920 و 1930، مردم به همان اندازه به نحوه بهتر کردن زندگی خود و راههای مناسب انجام آن، بر طبق نظر متفکرین بزرگ آن زمان، علاقه مند بودند که مردم امروزی.

این اتفاق شاد، برای راسل بسیار خوشایند بود؛ او توانست در مدت زمان کوتاهی، مثل مدت زمان افتادن یک کلاه به زمین (خیلی سریع و بی­وقفه)، کتاب هایی در مورد آموزش، دین و ازدواج تٲلیف نماید، و همچنین به صورت مرتب، ستون­‌هایی را در روزنامه­‌ها، به رشته تحریر درآورد. بنابراین زمانی که او جایزه نوبل را برنده شد، کلاه او کاملاً  گرد و خاکی شده بود.

آیا نوشتن این همه اثر در مدت کوتاه ، به معنای سرسری گرفتن آنها بود؟ خیر. بلکه به معنای جا انداختن آنها در بین عموم بود. تفاوت­‌ها بسیار جزئی، اما مهم هستند. اول اینکه راسل، می‌دانست چکار می­‌کند.

او گوشزد می­‌کند که در صفحه­‌های بعدی، با هیچ فلسفه سنگینی روبرو نخواهیم شدʽ و ادامه می­‌دهد: امیدوارم که بعضی­‌ها از جمع کثیر مردان و زنان که از فقدان خوشبختی رنج می­‌برند و از آن لذتی نمی­‌برند، وضعیت را تشخیص داده و چاره­ای برای رهایی از آن پیشنهاد کنند.

از طرف دیگر، او منطق خود را، با بریدن آن، به شکل سخنان کوتاه و بی­ فایده، تکه تکه نمی‌کند. کتاب او قصد ندارد خوشبختی که ما لازمش داریم را، به قیمتی که ما پیشنهاد می‌دهیم، به ما بدهد.

کتاب او، وضعیت غمگین و تیره ما را، به وضعیت شاد و روشن­ تری تبدیل نمی­‌کند. یا پنج مرتبه در روز، به ما لبخند نمی­‌زند، یا ده نکته در مورد خوشی، به ما نمی­‌گوید و یا ادعا نمی­‌کند که یک راهنمای بی­عیب و نقص است.

فتح خوشبختی

امروزه، مدیران فوتبال و مدیران اجرایی مجبورند به عنوان بخشی از کار خود، فلسفه ای داشته باشند. شما احتمالاً دوستی دارید که ادعا می‌کند، برای خود ʼفلسفه زندگی دارد، که معمولا شبیه این عبارت است ʼهرگز معذرت خواهی نکنʽ. اما این نگرش، چون مسیری به سمت بی­ادبی است، چندان یک فلسفه محسوب نمی­‌شود .

زمانی که راسل، با جمعی از مردان و زنان، سر و کار پیدا می­‌کند، به دام وعده موفقیت دادن به آنها، یا چسباندن برچسب آسانی بر روی مفاهیم دشوار نمی­افتد و یا نتایج آسان را تضمین نمی‌­کند.

او هرگز ما را خاطرجمع نمی­‌کند که رسیدن به خوشبختی، آسان است: درست است که کتاب او، وعده فتح به ما می­‌دهد، اما این فتح، حاکی از یک نبرد دشوار است که به آسانی می‌­توان در آن شکست خورد.

خلاصه اینکه، او چیزی را که برای بسیاری از ما، سخت­ترین و گیج کننده­ترین نبرد زندگی ما است، یعنی نبرد برای خوشبختی را، سرسری نمی­‌گیرد.

بلکه به جای آن، آینده­ای خیلی غنی­تر برای ما پیشنهاد می­کند. روش کار او؟ به وضوح فکر کردن، و از روی اصول اولیه، به نتیجه­گیری رسیدن است. او ارزش منطق، و همچنین ارزش آرام­بخش کنترل کردن افکار خودمان و نادیده گرفتن راه­حل­های ساده  را به ما نشان می­دهد.

امروزه، خوشبختی یک صنعت است. راسل ما را وا می­‌دارد که پتانسیل آن را، با انجام آنچه که تعداد کمی از کتاب‌­های خودآموز امروزی یا مقالات تٲثیرگذار مجله‌­ای یا برنامه­‌های تلویزیونی خیلی ساده شده، انجام می‌­دهند، در زندگی خود مشاهده کنیم: او با ما، همانند بزرگسالان رفتار می‌کند، و توقّع دارد که ما نیز، همین گونه با خودمان رفتار کنیم.

ما بیشتر در برگه ای دیگر در مورد بخشی از  این کتاب مطلب گذاشته ايم

برگرفته از کتاب برتراند راسل فتح خوشبختی

نوشته‌ی تیم فیلیپس / ترجمه‌ی رضا بابازاده

74000تومان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *