وجدان اگر یکی از فرمان‌های حاکم با وجدان برخی اشخاص مغایر باشد چه - نشر پیله

وجدان

کتاب رساله ای درباره رواداری
Rate this post

حاکم و، وجدان

شما می‌پرسید: «اگر یکی از فرمان‌های حاکم با وجدان برخی اشخاص مغایر باشد چه؟» به شما پاسخ می‌دهم: اگر حکومت با خلوص نیت مدیریت شود و حاکم به‌راستی منافع جامعه را مد نظر داشته باشد، چنین اتفاقی زیاد پیش نخواهد آمد.

اما اگر روزی چنین چیزی رخ دهد، من می‌گویم آن شخص باید از انجام اعمالی که وجدانش محکوم می‌کند سر باز بزند و به تنبیهی که برای او تعیین می‌شود تن بدهد زیرا چنین کاری از نظر اخلاقی نکوهیده نخواهد بود.

اگر یک قانون در جهت منافع عمومی باشد، و فردی آن را نادرست بداند، نه آن قانون از اعتبار ساقط می‌شود و نه بهانه‌ای برای سرپیچی از آن به وجود می‌آید. اما اگر یک قانون، از حیطه صلاحیت حاکم فراتر برود و راجع به اموری باشد که ربطی به حاکم ندارد، (مثلا، فرمان دادن به مردم که دینی را بپذیرند و…) انسان‌ها مجبور نیستند که خلاف وجدان‌شان از آن قانون تبعیت کنند.

جامعه مدنی صرفاً برای این تشکیل شده است که حقوق مربوط به زندگی دنیوی را برای آدمیان تضمین کند. هدایت معنوی افراد و سایر امور اخروی به حاکم مربوط نیست و نباید تحت فرمان او قرار بگیرد، این امور باید تماماً به خود افراد سپرده شود.

اما تو می‌گویی «اگر حاکم باور دارد که قانونی درباره‌ی امور اخروی برای منافع عمومی خوب است، آنگاه چه؟» من پاسخ می‌دهم، همان‌طور که اگر شخصی بنا به قضاوت غلط خود گمان کند که قانونی خطا است از رعایت قانون مستثنی نمی‌شود، نظر شخصی حاکم نیز به او حق تحمیل قوانین مذهبی جدیدی بر مردمش نمی‌دهد (زیرا در واقع چنین حکمی نظر شخصی او است)، این حقی است که نه ماهیت تشکیل دولت به او می‌دهد و نه هرگز در اختیار مردم است که به حاکم تفویض کنند.

به‌خصوص اگر قصد حاکم از وضع قوانینی مذهبی این باشد که طرفداران و هم‌کیشان خودش را با غارت و دزدی اموال دیگران ثروتمند کند و به بزرگی برساند.

 

سوالی دیگر: «اما اگر یک حاکم باور داشته باشد که حق دارد قوانینی مذهبی وضع کند و معتقد باشد که چنین قوانینی در جهت منافع عمومی است، اما رعیت او خلاف این را باور داشته باشد، چه کسی می‌تواند بین آن‌ها داوری کند؟» من پاسخ خواهم داد: تنها خدا؛ هیچ قاضی‌ای در این دنیا وجود ندارد که بتواند بین حاکم دنیویِ تام‌الاختیار و مردم داوری کند.

در واپسین روز، در روز قیامت، خداوند نافرمانی همگان را خواهد سنجید، تا معلوم شود هر فرد چه حاکم و چه رعیت، چقدر صداقت داشته و تلاش کرده پاکدامنی پیشه کند و رفاه عمومی و صلح میان آدمیان را اعتلا ببخشد. می‌پرسی: «تا آن‌موقع باید چه کار کرد؟» پاسخ می‌دهم: دغدغه اصلی هر شخص باید اول رستگاری روح خودش و پس از آن صلح عمومی باشد، گرچه انسان‌های اندکی هستند که با دیدن جنگل جهان معاصر، گمان می‌کنند صلح را دیده‌اند.

ادامه در صفحه بعد‘

دو نوع از نزاع میان آدمیان وجود دارد، یکی از این‌ها با قوانین حل می‌شود و دیگری با زور، و طبیعت این تعارضات به این شکل است که وقتی قانون متوقف می‌شود، زور به میان می‌آید. اما قدرت حاکم در تمدن‌های مختلف، موضوع بحث فعلی من نیست.

من تنها می‌دانم که معمولاً برای پایان بخشیدن به منازعاتی که قاضی‌ای برای فیصله دادن به آن وجود ندارد چه رخ می‌دهد، تو می‌گویی: «پس حاکم چون قدرتمند‌تر است پیروز خواهد شد» بدون شک حق با تو است، اما بحث فعلی ما درباره‌ی چیزی است که باید رخ بدهد، نه چیزی که به احتمال زیاد رخ خواهد داد.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب رساله ای درباره رواداری

108000تومان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *