چیزی بنام جامعه مقید وجود ندارد پس چگونه ممکن است نیازهای - نشر پیله

چیزی بنام جامعه مقید وجود ندارد

کتاب جامعه شناسی فراسوی جامعه ها
Rate this post

جامعه مقید

به‌طور دقیق اگر یک جامعه مقید شده وجود ندارد پس چگونه ممکن است نیازهای کارکردی در جامعه شکل گیرد و جامعه در جهت رفع آن‌ها عمل نماید.

بدون آنکه قادرباشیم تا این نیازمندی‌ها راتدارک ببینیم، یک جامعه‌شناس کارکردگرا در توضیح اثرات سازمان‌ها یا فرایندهای خاص مبتنی بر جامعه، و یا به‌نحوی جالب‌تر، در توضیح پیدایی یا تداوم هر گونه‌ای از چنین سازمانی به‌عنوان پیامدهای کارکردی آن‌ها ناتوان خواهد بود.

اما حتی اگر کارکردگرا نباشیم، مشاهده این که چگونه ما می‌توانیم هویت‌های خاص را در قالب‌هایی به جزء “کارکردهای” مربوط به جامعه مفهوم پردازی نماییم دشوار است. لذا من نشان می‌دهم که دولت‌های معاصر اساساً در قالب “قاعده”] یا تنظیم گری[ مشخص می‌شوند.

اما آن کلیتی که تنظیم می‌شود چیست و چگونه می‌توان کارکرد آن را مشخص نمود در حالی که هیچ حد و مرز متمایز کننده‌ای که بتوان بر اساس آن جامعه را تعریف کرد وجود ندارد.

من می‌کوشم آن جریان‌ها و شبکه‌های نوین جهانی را مشخص سازم که یک نیاز کارکردی جدید را برای دولت‌ها به‌وجود آورده‌اند تا پیامدهای عظیم آن‌ها را نظم و ترتیب بخشند.

من نشان می‌دهم که این نیازمندی‌های کارکردی تولید شده به‌شکل جهانی، دولت‌ها را متحول می‌سازند و آن‌ها را از آن چه من به سبک فوکو، تنظیم گریدرونی افراد می‌نامم، به یک دولت بیرونی تسهیل‌گر، نظم و ترتیب دهنده و پاسخ دهنده به پیامدهای تحرک‌های متنوع دگرگون می‌سازد.

بدین ترتیب جامعه‌شناسی، زمانی که ما مرزهای نسبتاً امن یک جامعه به لحاظ کارکردی انسجام یافته و مقید شده، یا بنا به سیاق لومان، یک نظام اجتماعی خود انتظام بخش را رها می‌سازیم، دچار دگرگونی می‌شود.

گردابی نظری و تجربی بخش اعظم امورقطعی گذرا را که جامعه‌شناسی تلاش کرده بود آن‌ها را سرپا نگه دارد در خود فرو می‌برد.

این کتاب درباره تحرک‌ها است و لذا در بردارنده محو سریع ویژگی‌های نسبتاً ثابتی است که جامعه‌شناسی آن‌ها را در خلال چند دهه گذشته با بی‌ثباتی ایجاد کرده است.

در چنین مهلکه‌ای که تحرک اجتماعی و فکری را در برگرفته است، من می‌پرسم که آیا خصوصیاتی ثابت می‌تواند پابرجا بماند.

من پیش‌تر به برخی عوامل اشاره کرده‌ام که می‌توانند به بازسازی جامعه‌شناسی پس از صدمه‌ای که به آن از رهگذر از دست دادن مفهوم کلیدی جامعه وارد می‌شود کمک نمایند.

این بازسازی ریشه در ویژگی‌های رشته‌ای خاصی دارد که می‌تواند جامعه‌شناسی را به‌شکل خاص با جهان نسبتاً سیال و آکنده از تحرک‌های افقی “عصرجهانی” متناسب گرداند، ویژگی‌هایی که از خصلت نسبتاً سیال، نامنظم و شبکه‌ای جامعه‌شناسی نشأت می‌گیرد. اما در این‌جا مسئله دیگری وجود دارد.

جامعه‌شناسی همواره از نزدیکی لبه آکادمیک گذر کرده (و برخی برآنند که در لبه آن قرارداشته است) و این به سبب نزدیکی آن با جنبش‌های مختلف اجتماعی بوده است.

این جنبش‌ها شامل جنبش طبقه کارگر و اتحادیه‌های کارگری، جنبش طبقه حرفه ای- مدیریتی، جنبش‌های شهری، جنبش فقرا، جنبش زنان، جنبش‌های همجنس‌گرایان زن و مرد، جنبش‌های طرفدارمحیط زیست و مانند آن‌هاست.

هرکدام از این جنبش‌ها روند توسعه جامعه‌شناسی را در دانشگاه‌ها به‌نحو قابل توجهی دگرگون ساخته‌اند. بعید است که جامعه‌شناسی اگر مجددا تجسم خواست‌های یک یا تعداد بیشتری از این جنبش‌ها باشد بتواند به حیات خود ادامه دهد.

این مسئله‌ای است که در فصل پایانی کتاب در زمانی که به این موضوع می‌پردازم که آیا جنبش‌های طرفدار شهروند جهانی می‌توانند مبنایی اجتماعی برای چنین جامعه‌شناسی احیاء شده فراهم آورند، به آن باز می‌گردم.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب جامعه شناسی فراسوی جامعه ها

155000تومان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *