تاریخ چوب در ایران باستان (از دوره نوسنگی تا تمدن ایلام)
همانطور که از نام کتاب پیداست، این کتاب به بررسی تاریخ چوب در ایران میپردازد. نقش چوب در تحولات تکنیکی تاریخ بشرغیر قابل انکار است. اما از آن جا که آثار چوبی قابل توجهی از گذشته باقی نمانده، کمتر کسی به صرافت این افتاده است که از تاریخ چوب بنویسد. چه بارها که از طرف بزرگان فن با این جمله مواجه شدم که« تاریخی باقی نمانده است».
اما پر کردن این فضای خالی برای من مسئلهای مهم بود. مدرس بودم، آغاز کارم بود و سعی ام بر آن بود تا بتوانم پاسخگوی میلِ به دانستنِ دانشجویانم باشم. از اهمیت نقش چوب در تاریخ میگفتم اما برای «مطالعهی بیشتر» هیچ منبعی وجود نداشت. بارها با این حس سرخوردگی چه در خودم و چه در دانشجویانم مواجه شدم. چه باید میکردم؟ جز جست و جو کردن، خواندن و نوشتن چارهای نبود، پس دست به کار شدم تا اولین کتابی را که به طور اختصاصی به تاریخ چوب در ایران میپرداخت، بنویسم.
کتابخانهها اولین مکانی بودند که مواد کار را در اختیارم قرار دادند؛ کتابخانهی پر محتوای فرهنگستان هنر و کتابخانهی با ارزش موزهی ایران باستان و کتابخانهی ملی. شاید تمامی مجلات، گزارشهای باستان شناسی و کتابهای موزهی ایران باستان را، تمام آنهایی را که در دسترسم بودند، ورق زدم و خواندم؛ برای یافتن نشانی از تاریخ چوب. هیچ یادم نمیرود شادیای را که از یافتن واژهی چوب بعد از جست و جو در چندین و چند کتاب پیدا میکردم که یافتم، یافتم.
به هر روی مطالبی گردآوری شد با شواهدی پراکنده و ناکافی از خاکستر چوب، رسوبات ته نشین شده، زغال چوب و حتا بیشترِ مواقع فقدان: نبود شیای به معنای آن بود که آن چیز احتمالا چوبی بوده است. اما امیدهای بسیاری هم بود اولین کلبههای چوبی، اولین ابزارهای شکار، چرخها و قایقهای چوبی، آثار چوبی زیبای شهر سوخته، تجارت دریایی و رقابت بر سر الوارهای مرغوب و… و…. قطعات پازل پیدا شده بودند و فقط باید به درستی در کنار هم چیده میشدند.
راه حلی که برای چیدن منظم این قطعات پراکنده از تاریخ و پر کردن خلأهای تاریخی آن به نظرم رسید، مطالعات تطبیقی بود. روشی که نیازمند تحقیق و تفحص و اشراف بر موضوع است؛ مطالعاتم را گسترده تر کردم، چندین کتاب و مقالهای را که از سایتهای معتبر علمی تهیه کرده بودم، ترجمه کردم. به تاریخ معاصر رجوع کردم و از هرچه اثر چوبی چه در گذشته و چه در حال که میتوانست نوری باشد که برفهم این گذشتهی مبهم بتابد، بهره بردم.
این گونه بود که در عین وفاداری به سیر تاریخی، مرزهای تاریخی و جغرافیایی تا جایی که منطق اجازه میداد، نادیده گرفته شد. اگر مدارک تاریخی احتمال میدادند که اولین کلبههای نوسنگی در ایران از نی و شاخ و برگ درختان بودند من «مضیف»های معاصرِ خوزستان را شاهد آوردم. اگر مهرهای ایلام باستان نشان میدادند که سازهای چوبی در آن زمان رایج بودند، من چنگهای چوبی بازسازی شدهی «گور سلاطین اور» را شاهد آوردم و این زاویهی دیدِ فرامکانی و فرازمانی به من امکان داد تا بتوانم شواهد مستدل تری برای فرضیات و احتمالات مطرح شده در کتاب ارائه دهم.
نکتهای که بسیار برایم مهم بود سندیت مطالب بود؛ از آنجا که بیشتر حجم مطالب این کتاب به روش گردآوری اطلاعات و ترجمه نگاشته شده است، به طرز وسواس گونهای تلاش کردم تا منابع اصلی حتا آنجا که با فهم و واژههای من به عنوان نگارنده درآمیخته شده اند، ذکر شوند.
هماهنگ و یکدست کردن مطالب گردآوری شده برای رسیدن به متنی روان و قابل فهم مسئلهی مهم دیگری بود که با بازنویسی و ویرایش چندبارهی جملات تا حد ممکن کوشش خود را صرف آن کردم و با این حال از ارجاع دادن به منابع اصلی هر جا که لازم بود، غافل نماندم. از عکسها نیز بسیار بهره گرفتم تا هرگونه ادعا و فرضیهای که در کتاب مطرح شده بود با کمک تصاویرمرتبط قطعیت بیشتری پیدا کند.
این کتاب قرار بود تحولات تاریخی چوب از دورهی نوسنگی تا دورهی ساسانیان را در بر بگیرد اما به دلیل زیاد شدن حجم نوشتهها و زمان طولانی حدود 5 سال که صرف نوشتن این مطالب شد، تصمیم گرفتم تا ماحصل را با عنوان «تاریخ چوب در ایران باستان: از دورهی نوسنگی تا تمدن ایلام» در قالب کتابی ارائه دهم و شرح باقی تحولات تاریخی چوب در عصر هخامنشی، اشکانی و ساسانی را به کتاب دیگری واگذارم.
اما این کتاب دربارهی چیست؟ این کتاب در قالب یک پیش گفتار و سه فصل تنظیم شده است؛ پیش گفتار نگاهی کلی به اهمیت نقش چوب و تکامل تکنیکهای کار با آن در دورههای مخلتف پیش از تاریخ دارد و نیز سرزمین ایران را در دورهی پیش از تاریخ از نظر میزان دسترسی به جنگلها و منابع تهیهی الوار چوبی بررسی میکند.
فصل اول با بررسی تاریخ کاربرد چوب در دورهی نوسنگی تا هزاره چهارم قبل از میلاد آغاز میشود و فصل دوم تحولات تاریخ چوب را درعصر برنز و هزارههای سوم و چهارم قبل از میلاد با تمرکز بر تمدن شهر سوخته پی میگیرد و فصل سوم به تاریخ چوب در ایلام باستان میپردازد و هر منبعی از متون تاریخی تا نقش مهرها و الواح را برای یافتن ردی از تاریخ چوب و اشیاء چوبی بررسی میکند. با خواندن این کتاب روشن میشود که چوب با توجه به ویژگیهایی که دارد از اولین موادی بود که برای ساخت ابزارها به کار گرفته شد.
از همان مراحل ابتدایی بشر با امکاناتی که در اختیار داشت به فرآوری چوب برای استفادهی بهینه از آن پرداخت و در نهایت این چوبهای فرآوری شده به توسعهی تکنولوژی کمک شایانی کردند؛ کنترل آتش برای ساخت چوبدستها، تیز کردن سر نیزهها با ابزارهای سنگی و شاید از همه مهم تر، ساخت دستههای چوبی برای ابزارهای سنگی که در دورهی فراپارینه سنگی به تکنولوژی پیشرو ساخت ابزارهای ترکیبی و تخصصی انجامید، از اولین قدمها در جهت تحولات تکنیکی تاریخ بشر بودند. با پیشرفت تکنولوژی ابزاری، چوب جنگلها برای تولید طیف وسیعی از اشیاء چوبی استفاده شدند؛ چگونگی تکامل ابزارها و تأثیر آنها بر نحوهی فرآوری چوب و ساخت اشیاء چوبی از موضوعاتی است که در این کتاب به آن پرداخته شده است.
از دیگر مواردی که در این کتاب مطرح میشود، تأثیر غیر قابل انکار چوب در سیر تکامل تاریخی بشر با استفاده از آن برای تأمین حرارت سوخت کورههای ذوب فلز و سفال بود؛ اهمیت فلز و سفال و نقش آنها در مسیر پیشرفت تکنولوژی بر کسی پوشیده نیست اما تأمین حرارت کورههایی که این مسیر پیشرفت را هموار میکردند، تا پیش از کشف زغال سنگ اغلب با سوزاندن چوب درختان امکان پذیر بود.
درک این مطلب که در طول تاریخ چه حجمی از درختان و جنگلها برای تأمین سوخت کورهها و در راه پیشرفتهای تکنیکی بشر سوزانده شده اند، خارج از تصور است. سومین مطلبی که کتاب به آن میپردازد نقش بسیار مهم چوب در پدید آمدن بخشی از مهم ترین ابداعات بشری مانند چرخها و قایقهاست که به مدد آنها تکنولوژی ساخت ماشینها تکامل یافت وسیستم حمل و نقل، ارتباط با سرزمینهای دوردست، تجارت دریایی و دسترسی به کالاها و مواد مرغوب به رشد وسیعی دست پیدا کرد.
سخنم را با تقدیر از دوستان و همراهان عزیزی که به یاری آنها نوشتن این کتاب میسرشد، به پایان میبرم. از دوست و محقق عزیز خانم فرزانه پوراسدی که در تمام مراحل گردآوری مطالب در کنار من بودند، خانم فرناز عباسی فرد کارشناس آثار هنری موزهی اسلامی و آقای دکتر شهرام حیدرآبادیان باستان شناس و مدیر بخش تاریخی موزه ملی ایران که همکاریها و هماهنگیهای لازم برای دسترسی به امکانات موزه ایران باستان با کمک و راهنمایی ایشان انجام گرفت، کمال تشکر را دارم.از همکاران محترم کتابخانهی موزهی ایران باستان که صمیمانه امکانات کتابخانه را در اختیار من گذاشتند، بسیار سپاسگزارم.
قدردانی ویژهای دارم از خانم دکتر مهدخت فرجامی راد باستان شناس و متخصص تاریخ پیش از اسلام که ضمن خواندن و تصحیح کتاب حاضر، از تجربیات و راهنماییهای بیدریغ ایشان بهرهی فراوان بردم. درآخر سپاس بیپایان از خانواده ام که با صبوریها وکمکهای بیدریغ شان مرا در نوشتن این کتاب یاری رساندند. امیدوارم این کتاب قدم درستی باشد در مسیر شناخت تاریخ چوب این مادهی حیاتی و درک اهمیت جنگلها و منابع طبیعی تا شاید از آنچه باقی مانده با تمام وجود محافظت کنیم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.