مروری بر کتاب ساکن موقتی
تنهایی، ناتوانی در برقراری ارتباط، احساس محرومیت، ضعف های رنج بار جسمانی و بیماری درون مایه های اصلی داستان های کارسون مک کولرز است که با زندگی دردناک نویسنده هم سو هستند. ناتوانی های جسمانی و بدن های کج و معوج در داستان های مک کولرز همگی نمود بیرونی تنهایی ها، طرد شدگی ها، ضعف های روحی و عصیان ها است.
او که از پانزده سالگی با تب روماتیسم درگیر بود و در جوانی سکته کرد و فلج شد و یک بار در اقدامی ناموفق تصمیم به خودکشی گرفت، جوهر تمام رنج ها را نوشت و زمانی که همسر دومش او را به یک خودکشی مشترک دعوت کرد، دومین اقدام به مرگ را تنها به شوق نوشتن رد کرد.
از آثار او اقتباس های سینمایی و تئاتری بسیاری شده که شاید موفق ترین آن اقتباس ادوارد آلبی از رمان قصیده ی کافه ی غم باشد که صد و بیست و سه بار در برادوی به روی صحنه رفت.
با کشف رگه های اتوبیوگرافیک در داستان های او می توان دریافت که او در اکثر مواقع خودش را می نوشته و شاید دلیل اینکه این چنین در ساختن تصویر رنج موفق بوده، همین نگارش صادقانه و جسورانه است.
در بخشی از اتوبیگرافی نا تمام مک کولرز می خوانیم: «این همیشه یکی از بزرگترین ترس های یک نویسنده است: داستان ها از کجا می آیند؟ چه حادثه ای، چه قصه ی کوچکی در زندگی زنجیره ی خلق یک اثر را آغاز می کند؟ یک بار داستانی نوشتم درباره ی نویسنده ای که دیگر قادر به نوشتن نیست و زمانی که دوستم تنسی ویلیامز آن را خواند، گفت: چطور جرات کردی چنین داستانی بنویسی؟ این وحشتناک ترین قصه ای بود که خواندم و من درست زمانی این داستان را نوشته بودم که در همین ناتوانی غرق شده بودم.»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.