مروری بر کتاب زندگی الهام بخش مارتین لوتر
لوتر در سال ۱۵۱۲ به دریافت درجه دکترا در رشته الهیات و کرسی استادی نایل شد. پیوند تنگاتنگ اعتقاد درونی و شخصی مارتین لوتر با تفسیر کتاب مقدس، او را بهاین باور رساند که هیچ انسانی باتکیه بر توانایی خود و روشهای کلیسایی، قادر به ایستادگی بر درگاه خدا و دریافت شفا و رحمت نیست.
مارتین لوتر به آلمانی (Martin Luther) (زاده ۱۰ نوامبر ۱۴۸۳ در آیسلبن آلمان – درگذشت در ۱۸ فوریه۱۵۴۶) کشیش متجدد و مترجم انجیل به زبان آلمانی و یک اصلاحطلب مذهبی بود. مارتین لوتر، فرزند هانس، کارگر معدن و همسرش مارگارت لیندهمان، است. مارتین دوران تحصیلات مقدماتی را در شهرهای مانزفلد، ماگدبورگ و آیزناخ به پایان رسانید و از سال ۱۵۰۱ به تحصیل در دانشگاه ارفورت در رشته هنر پرداخت و پس از کسب مدرک لیسانس به خواسته پدرش در رشته حقوق ثبتنام کرد که پس از دوماه ترک تحصیل نمود. ظاهراً وقوع یک رعد و برق باعث تغییر مسیر زندگی مارتین شد. وحشتی غیرقابل توصیف وجودش را فراگرفت، به درگاه خدا پناه آورد و به آنای مقدس قسم خورد که میخواهد تارک دنیا شود. دوهفته بعد درتاریخ ۱۷ ژوئیه ۱۵۰۵ وارد خانقاه آگوستین در ارفورت شد. پس از کسب رتبه کشیشی و آغاز تحصیلات خود در رشته الهیات در سال ۱۵۱۱ به روم فرستاده شد. پس از بازگشت از روم، به شورای کلیسائی ویتنبرگ منتقل گردید.
لوتر در سال ۱۵۱۲ به دریافت درجه دکترا در رشته الهیات و کرسی استادی نایل شد. پیوند تنگاتنگ اعتقاد درونی و شخصی مارتین لوتر با تفسیر کتاب مقدس، او را بهاین باور رساند که هیچ انسانی باتکیه بر توانایی خود و روشهای کلیسایی، قادر به ایستادگی بر درگاه خدا و دریافت شفا و رحمت نیست. لوتر به این باور میرسد که انسانها براساس اعمال خود و توجیه آن به درگاه خدا ناتوانند تا بخششِ وی را بهدست آورند بلکه این لطفِ الهی است که شامل حال بندگان خواهد شد و آنها باید باتواضع، رحمت خدا را قبول نمایند. در سالهای ۱۵۱۳ – ۱۵۱۸، لوتر در طول تدریسِ بخشهایی از کتاب مقدس (مزامیر – رومیان – غلاطیان – رساله به عبرانیان) هرچه بیشتر به اختلافنظر خود با کلیسای سنتی پی برد ولی هیچگاه به جدایی از کلیسا نیندیشید.
در سال ۱۵۱۷ (احتمالاً در ماه اکتبر)، بر اساس رسوم دانشگاهی آن دوره، بهمنظور ایجاد بحث، اعلامیهای مبنی بر ۹۵ ماده در زمینه کاربرد دریافت مالیات از طرف کلیسا و نقش پاپ، صادر کرد. این اعلامیه که در افکارعمومی با اقبال و طرفداری از لوتر همراه بود، آغاز جنبش اصلاحات (رفورماسیون) محسوب میشود.
کلیسای روم، لوتر را کافر اعلام کرد و خواهان تحویل وی به روم و مجازات نامبرده شد. فریدریش سوم، حاکم ساکسونی با سیاست بیطرفانهای موفق شد که محاکمه و بازجویی لوتر را از روم به آگسبورگ منتقل کند و لوتر توسط نماینده پاپ، اسقف توماس کایتان بازجویی شد. لوتر از پسگرفتن نظرات خود سر باز زد و بازجویی بدون نتیجه ماند. حکمران نیز از تحویل لوتر به کلیسای روم خودداری نمود.
او یکی از تأثیرگذارترین شخصیتها در تاریخ آیین مسیحیت و از پیشوایان نهضت اصلاحات پروتستانی بهشمار میرود. در ۳۱ اکتبر ۱۵۱۷، مارتین لوتر تحت تأثیر اندیشههای اراسموس و انسانگرایان، اعتراضنامه ۹۵ مادهای خود را به سردر کلیسای خود آویخت و در آن عمل پاپ و همچنین آلبر، شهریار براندنبورگ را در فروش بهشت و بخشش گناهان محکوم کرد.
لوتر پایه مذهب جدید را برخواست و تقدیر الهی گذاشت و مریدان خود را از هر واسطه یا تلاش برای دگرگون کردن سرنوشت خویش بر حذر داشت. آرامگاه او در شهر ویتنبرگ است.
مارتین لوتر در اواخر عمر بهشدت یهودستیز شد و در نوشتههای خود توصیه کرد که خانههای یهودیان نابود شده، کنیسههای آنان سوزانده شده، اموال آنان ضبط شده و آزادیشان سلب گردد. این نوشتهها باعث شدهاست که امروزه او شخصیت بسیار بحثبرانگیزی باشد.
مارتین لوتر نوشتههای زیادی در مورد یهودیان دارد و بعضی کتابهای او مستقیماً در مورد آنان است. لوتر برخورد زیادی با یهودیان در زندگی شخصی خود نداشت و بیشتر دیدگاههای او مربوط به دیدگاههای مذهبی است.
او یهودیان را به خاطر رد کردن عیسی مسیح کافر میدانست. در ابتدا او دیدگاههای مثبتتری نسبت به یهودیان داشت. بهطور نمونه او در سال ۱۵۲۳ نوشتهاست که عیسی نیز یهودی زاده بود ولیکن این نوشتهها بیشتر به دلیل مسیحی کردن یهودیان بود. بعد از اینکه موفق نشد یهودیان را مسیحی کند نظراتش نسبت به آنان منفیتر شد.
مهمترین نوشتههای لوتر در مورد یهودیان کتابی به نام «درباره یهودیان و دروغهای آنان» و کتاب دیگری به نام «درباره نام و نسل مقدس مسیح» است. در این کتابها لوتر گفت که یهودیان دیگر قوم برگزیده خدا نیستند و بلکه قوم شیطان هستند.
او پیشنهاد کرد که کنیسهها سوزانده شوند، کتابهای دینی یهودیان نابود شود، جلوی درس دادن خاخامها گرفته شود و اموال و خانههای آنان غارت گردد. به نظر رابرت مایکل، جمله مارتین لوتر که در آن گفته بود «ما مقصر هستیم که آنها (یهودیان) را نمیکشیم»، تشویق به قتل بود.
لوتر از سرنوشت یان هوس (۱۴۱۵ – ۱۳۷۱) باخبر بود. آن روحانی اهل بوهم متن کتاب مقدس را از لاتین به زبان چک ترجمه کرده بود تا به مؤمنان بگوید آگاهی از تعالیم مسیح در انحصار کلیسا نیست و هر بنده خدایی میتواند با خواندن «کتاب مقدس» از پیام واقعی خداوند آگاه شود. هوس به جرم ایستادگی در برابر کلیسا به عنوان «جادوگر» به هیمه آتش سپرده شد.
بعضی از یهودیان وضعیت بد خود را در آلمان آن زمان، تقصیر مارتین لوتر میدانستند. بهطور مثال جوزل روشیم که تلاش کرد یهودیان ساکسونی را نجات دهد در مورد او گفتهاست «آن روحانی که نام او مارتین لوتر بود- که خدا او را به جهنم بفرستد کتابهای بسیار کفرآمیزی نوشت و نوشت که هر کس به یهودیان کمک کند گناه بزرگی مرتکب شدهاست». جوزل از شهر استراسبورگ خواست که چاپ شدن کتابهای لوتر را ممنوع کند. تأثیر لوتر حتی بعد از مرگ او نیز باقی بود. در بسیاری از ایالتهایی که لوتران شده بودند یهودیان چندین بار اخراج شدند.
کتابهای لوتر در زمان آلمان نازی مجدداً مورد توجه قرار گرفتند. بسیاری از کتابهای ضدیهودی چاپ شده در آلمان نازی دارای اشارات به لوتر بود.
ولیکن بعضی از محققین اعتقاد دارند که آثار لوتر بیشتر جنبه مذهبی و نه نژادی دارد، زیرا او معتقد بود که یهودیان میتوانند با مسیحی شدن رستگار شوند.
برگرفته از کتاب زندگی الهام بخش مارتین لوتر
ترجمهی سحر اسانلو
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.