کتاب فروید برای قرن بیست و یکم

مروری بر کتاب فروید برای قرن بیست و یکم

هدف فروید از روانکاوی، کمک به افراد برای به کار گیری این روش علمی در ادراک زندگی شخصی و دنیای اطرافشان بود. در یکی از اساسی ترین سطوح، فروید بررسی کرد که چرا برای بعضی افراد دشوار است از چیزی که اصل واقعیت می نامد دوری کنند و در بسیاری از کار هایش راه های مختلفی که مردم از زندگی واقعی خود فرار می کنند را بررسی کرد.

 

در این کتاب شما نظریات و کار های فروید به واسطه اعمال هر روزه آن در زندگی روزمره می تواند زندگی ما را ارتقا بخشد. همچنین فروید بر نصیحت کردن تاکید داشت، او بر روانشناسی غیر معمولی متمرکز بود، هدف من این است که نشان دهم ما می توانیم از این ایده ها استفاده کنیم و بر چگونگی شناخت خود و دنیای اطراف خود در قرن بیست و یکم اعمال کنیم.

نه تنها می توانیم زندگی منطقی و رضایت بخشی داشته باشیم بلکه می توانیم بر بسیاری از مشکلات سیاسی و اجتماعی چیره شویم اگر بدانیم احساسات، نیاز ها و ناخوداگاه ما چگونه عمل می کنند.

اولین قدم در این راه  تعریف کردن روند علمی است و این که فروید چگونه آن را در زندگی هر روزه به کار می گیرد. همانطور که در فصل دوم خواهم گفتم در یکی از سطوح پایه، علم مدرن به دنبال دلایلی است که واقعیت را قضاوت کند؛ اول با حذف کردن تمام نظریاتی که از قبل موجود بوده و سپس سنجش نظریاتی که بر خلاف واقعیات تجربی واکنش می دهند.

هدف فروید از روانکاوی، کمک به افراد برای به کار گیری این روش علمی در ادراک زندگی شخصی و دنیای اطرافشان بود. در یکی از اساسی ترین سطوح، فروید بررسی کرد که چرا برای بعضی افراد دشوار است از چیزی که اصل واقعیت می نامد دوری کنند و در بسیاری از کار هایش راه های مختلفی که مردم از زندگی واقعی خود فرار می کنند را بررسی کرد.

در فصل سوم، به کژ فهمی نظریه ی اصل لذت باز می گردیم. تا بررسی کنیم چرا افراد به وسیله ی از خود دور کردن تنش ها و تعارض ها، به وسیله ی سرکوب کردن احساس گناه، شرم؛ مسئولیت و آزادی هدایت می شوند.

فروید فرض کرد که هسته ی سائق های انسان از کمترین مقدار انرژی ممکن به وسیله ی دوری از محرک ها استفاده می کند. و این نوع مرگ روانی، ما را به سوی زندگی تحت سلطه اعتیاد هدایت می کند، و تشخیص مشکلات درونی فردی و اجتماعی را برایمان دشوار می کند.

 

در حقیقت من می گویم بزرگ ترین تهدیدی که انسان با آن رو به رو است توانایی ما در بدست آوردن لذت های آنی از تکنولوژی جدید، رسانه و مواد است. همانطور که در فصل چهارم توضیح داده ام آزادی روانی ما از واقعیت، به دو صورت مثبت و منفی بررسی می گردد.

در سوی مثبت تخیل به ما کمک می کند تا یک راه دیگر برای تفکر و زندگی در نظر بگیریم، اما این آزادی از واقعیت مادی می تواند ما را به فرار از دیدن حقیقت دنیا و رفتار هایمان رهنمون کند.

فروید این دگرگونی واقعیت را فرآیند نخستین نامید و تاکید کرد چگونه ذهن انسان معمولا به وسیله ی فانتزی های غیر منطقی شکل می گیرد. با این حال فروید مطرح کرد که نوزادان معمولا ارضای آرزو های خود را متوهم می شوند و بدین جهت باید به طرق مختلفی تفاوت بین فانتزی های درونی و واقعیت بیرونی آموخته شود.

من مدعی هستم این فصل نخستین راهی که افراد از واقعیت می گریزند و خواسته های منطبق بر اصل لذت  خود را از طریق آرزوی کمال در ناخودآگاه ارضا می کنند را بیان می کند.

در فصل پنجم درباره نظریه فروید راجع به چگونگی انتقال و نارسیسیم مرتبط با راه هایی که با دیگران ارتباط برقرار می کنیم تا واقعیت را درست کنیم، و این که به ما کمک می کند اصل لذت را ارضا کنیم صحبت کرده ام.

نه تنها ما به دیگران روی می آوریم تا نیاز های خود را ارضا کنیم بلکه خود، از دیگران می خواهیم تا حس خوبی و درستی را در ما تشخیص دهند. به هر حال ساختار این نارسیسیسم اجباری کمک می کند تا محدودیت های آزادی خواهی امروزی و شکست انواع روانکاوی و درمان را توضیح دهیم.

در فصل ششم راه های بسیاری که مردم روانکاوی و پیشرفت جهان را کژ فهمی می کنند، بررسی می کنم. در بررسی تفاسیر تحریف شده ی اصول لذت و اصول واقعیت فرآیند نخستین و انتقال، من نشان می دهم که چگونه روانکاوی به وسیله ی خود روانکاوی سرکوب شده است. من همچنین این سرکوبی را به روش هایی که مردم شواهد نگران کنننده جهانی را انکار می کنند متصل می کنم.

درفصل آخر به بیست ویک درس برای قرن و بیست یک،  یووال حراری نگاه دارد تا بررسی کند چرا فرهنگ علمی لیبرال معمولا روند های جهانی را رد می کند و  بر تصوری منفی از جهان تمرکز دارد.

با استفاده از مفهوم های اساسی فروید برای آنالیز کار های حراری من مدلی را برای نقد فرهنگی روانکاوی فراهم آورده ام. هدف این کار این است که نشان دهم نه تنها روانکاوی به امروز مربوط است، بلکه در واقع نظریه های فروید هیچ گاه به این اندازه برای فهمیدن و تغییر خودمان و دنیای اطرافمان ضروری و لازم نبوده است.

برگرفته از کتاب فروید برای قرن بیست و یکم

نوشته‌ی رابرت ساموئلز/ ترجمه‌ی امید ساعدی