مارکسیسم-لنینیسم دنیایی را ارائه کرد ایمان سوسیالیستی - نشر پیله

ایمان سوسیالیستی

کتاب کمرهای خم شده
Rate this post

مارکسیسم-لنینیسم دنیایی را ارائه کرد که از قوانین قابل‌کشف پیروی می‌کرد، قوانینی که در صورت رعایت آنها آینده‌ای بی‌نظیر انتظار ما را می‌کشید. نظریۀ مارکسیستی-لنینیستی توضیح می‌دهد که جامعۀ بشری از کجا آمده و به کجا می‌رود.

سوسیالیسم

پیروان این نظریه «در طرف تاریخ» قرار داشتند، مدافعان آرمانی که شکست در کارش نبود. مارکسیست-لنینیست بودن به این معنا بود که شخص˚ مدرن و علم‌گرا است و اقداماتش در خدمت اهداف بزرگ قرار دارد.

  • بااین‌حال جمهوری دموکراتیک آلمان با جدیّت از فضیلت‌های سنتی آلمان حمایت می‌کرد. شاید واضح‌ترین نمونه، «ده فرمان برای شخص جدید سوسیالیست» والتر اولبریخت باشد که در پنجمین کنگرۀ حزب در سال 1958 از آن پرده‌برداری شد:

1. شما باید همواره در جهت همبستگی بین‌المللی طبقۀ کارگر و همۀ کارگران و همچنین اتحاد ناگسستنی با تمامی کشورهای سوسیالیستی تلاش کنید.

2. شما باید وطن خود را دوست داشته باشید و پیوسته آماده باشید تا تمام قدرت و توانایی خود را برای دفاع از توان کارگران و کشاورزان به کار گیرید.

3. شما باید کمک کنید تا استثمار انسان‌ها به‌وسیلۀ انسان‌های دیگر از بین برود.

4. شما باید به‌خوبی در خدمت سوسیالیسم باشید، زیرا سوسیالیسم منجر به زندگی بهتر برای کارگران می‌شود.

5. شما باید از طریق کمک متقابل و همکاری توأم با رفاقت در جهت ساختن سوسیالیسم اقدام کنید، به جمع احترام بگذارید و انتقادهای آن را جدی بگیرید.

6. باید از اموال و دارایی انسان‌ها محافظت و آن را افزایش دهید.

7. باید پیوسته برای بیشترکردن دستاوردهای خود، مقتصد‌بودن و تقویت انضباط کاری سوسیالیستی تلاش کنید.

8. شما باید فرزندان خود را با روحیه صلح‌طلبی و سوسیالیسم تربیت کنید و افرادی را با دانش گسترده، شخصیت محکم و بدنی قوی به بار آورید.

9. شما باید پاک باشید، شرافتمندانه زندگی کنید و به خانوادۀ خود احترام بگذارید.

10. شما باید با مردمی که برای رهایی کشور خود می‌جنگند یا از استقلال ملی‌شان دفاع می‌کنند ابراز همبستگی کنید.

اگر اصلاحاتی مقتضی انجام دهیم، می‌توانیم بگوییم بیشتر فرمان‌های اولبریخت با اصل نازی‌ که «خیر عمومی مقدم بر خیر فردی است» مطابقت داشت.

  • طیف گسترده‌ای از پروپاگاندای مشابه در طول تاریخ جمهوری دموکراتیک آلمان، فضیلت‌های سنتی آلمان را ترویج می‌کرد که کمتر کسی با آن مخالف بود.

این فضیلت‌ها به‌مثابه کمک به آرمان باشکوه سوسیالیسم معرفی می‌شد. همان‌طور که در کتابی در سال 1983 دربارۀ تربیت کودکان مؤدب آمده است:

«از نظر ما، رفتار خوب به اخلاق سوسیالیستی اطلاق می‌شود که بخشی از سبک زندگی سوسیالیستی است.» رفتار اخلاقی در جهان‌بینی سوسیالیستی ریشه داشت.

  • غایت سوسیالیسم بهشت کمونیسم بود که هرگز به‌وضوح توصیف نشد و همواره در آینده جای داشت. در سال 1976 پوستری در جمهوری دموکراتیک آلمان چشم‌انداز فریبنده‌ای را ارائه داد: «کمونیسم آیندۀ روشن بشریت است. تحت آن همۀ صورت‌های استثمار و ستم از بین می‌رود و مردم از بلای جنگ رهایی می‌یابند.

کمونیسم دنیای صلح، کار، برابری و برادری است. در لوای کمونیسم، همۀ کشور‌های کرۀ زمین و مردمان آن‌ها می‌توانند توانایی‌ها و استعدادهای خود را به طور کامل توسعه دهند.» پس دستیابی به بهشت کمونیستی سختی‌ها و چالش‌های کنونی را توجیه می‌کند. هدف از ارائۀ چنین چشم‌اندازهای تسلی‌بخشی، امکان‌پذیر ساختن تحمل ضعف‌های دولت سوسیالیستی در حال گذار است.

چنان‌که در کتابی به سال 1978 بیان شد، کمونیسم همچنین مستلزم «نوع جدیدی از انسان» بود که از خلال کل فرآیند زندگی اجتماعی شکل می‌گرفت. بنا بر نظریۀ مارکسیستی-لنینیستی، سرشت انسان شکل‌پذیر بود و بیشتر حاصلِ محیط عینی پیرامون او بود تا ویژگی‌های فطری انسان. تغییرِ محیط، انسان را تغییر می‌دهد.

در این زمینه: شمشیرهای برنده

برگرفته از کتاب: کمرهای خم شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *