فوتبال آلمانی
در دورانی که بازیکنان آلمانی به عنوان «بازیکنانی بیکیفیت» به بازی نهایی رقابتهای جام جهانی راه مییافتند، بیشتر آنها به وضوح از رابطهای خصومت آمیز با توپ برخوردار بودند، از نظر آنها توپ «ابزاری برای تمرین» بود که میبایست نیروی بازیکنان را تحمل میکرد.
در هر حال بازیکنان آلمانی در گذشته نشان دادند که نمی توان توپ را به سادگی و بدون لطافت وارد دروازه حریف نمود. برخی مواقع میتوان اتفاق را نیز وادار کرد.
به نظر میرسد که برداشت امروزی از فوتبال بیشتر یک فوتبال رقصان و لطیف را ترجیح میدهد. سبک بازی تیم ملی اسپانیا نشان گر یک استراتژی بینقص و مطلوب است، سبکی که از توپ قدرت ایجاد اتفاق را سلب میکند. توپ بواسطه همکاری بیوقفه تیم در یک فضای محدود، با پاسهای کوتاه و زمینی به صورت دائم بین بازیکنان خودی به حرکت در میآید.
با استفاده از «تیکی-تاکا» قابلیت پیش بینی ناپذیری از توپ گرفته میشود. در این سیستم از حریف هر گونه فرصتی برای تصاحب توپ و در نتیجه امکان شرکت در بازی گرفته میشود. بازی فوتبال به این ترتیب حالت درگیرانه خود را به وضوح از دست میدهد، از بین بردنِ اتفاق در فوتبال میتواند در بلند مدت بیش از خود اتفاق به این رشته ورزشی آسیب وارد نماید.
در فوتبال ترکیبیِ مدرن، ارتباطی ویژه با شیء به وضوح نشان داده میشود، ارتباطی که منطبق با ساختارِ تمایل و خواست است، توپی که یک بازیکن به هم تیمی خود ارسال میکند، توسط وی دریافت شده و دوباره به جریان انداخته میشود.
هنگامی که بازیکن اول نحوه برخورد هم تیمی خود با توپ را میبیند، به وجد آمده و میخواهد توپ به وی بازگردانده شود. اشتیاق ارسال و به جریان انداختنِ توپ باعث ایجاد تمایل به بازگشت توپ میشود.
به این ترتیب شعفِ ناشی از پاس دادن از لذت نگه داشتن توپ نزد خود، پیشی میگیرد و این شعف به همه بازیکنان تیم تسری پیدا میکند.
برگرفته از کتاب زندگی در نود دقیقه فلسفه فوتبال
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم