انسان و مصیبت هایش
مصیبتهای انسان به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول آنهایی هستند که به وسیله عوامل غیر انسانی به وجود آمدهاند، و دسته دوم آنهایی هستند که توسط افراد بر انسانها وارد شدهاند.
همچنان که انسان در مسیر کسب دانش و تخصص ترقی کرده است، دسته دوم درصد بیشتری را به خود اختصاص داده است. برای مثال در زمانهای گذشته وقوع قحطی علل طبیعی داشت، و گرچه انسانها همه سعی شان را برای مقابله با آن به کار میبستند، شمار زیادی از گرسنگی هلاک میشدند.
در عصر حاضر بخشهای فراوانی در دنیا با تهدید قحطی دست و پنجه نرم میکند. هر چند عوامل طبیعی تا حدی به وخامت اوضاع دامن زده است، ولی انسانها دلیل اصلی این وخامت هستند. .
به مدت شش سال ملتهای متمدن همه انرژی خود را صرف کشت و کشتار یکدیگر کردهاند، و ناگهان برایشان دشوار به نظر رسید که تغییر رویه دهند و سعی در حفظ جان یکدیگر کنند.
به دلیل از بین بردن محصولات و تجهیزات کشاورزی و مختل کردن کشتیرانی، حل مشکل کمبود محصول در یک مکان با وفور محصول در مکانی دیگر کار سادهای نبودهرچند اگر سیستم اقتصادی دارای یک نظم و برنامه کاری طبیعی بود این کار به راحتی میسر میشد.
بنابراین این خود انسان است که که بدترین دشمن خویش شده است. گر چه انسان موجودی فانی ست، ولی با پیشرفت در حوزه پزشکی این امکان برای بشر وجود دارد که تا سالیان سال و تا هرمقدار که بخواهد عمر کند.
گویا دوست داریم تا ابد زندگی کنیم و مشتاقانه در انتظار بیپایان بهشتی که تازگیاش معجزه وار همیشگی است، باشیم.
بنابراین در آینده این گونه به نظر میرسد که اصلیترین شرها و بلاهایی که انسان باید به آنها توجه کند آنهایی است که خود بشر با نادانی و شرارت و یا هر دو به خود وارد کرده است.
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب در ستایش شکاکیت