آزادی خواهی این ایده را رد میکند که به حداکثر رساندن شادی خالص جامعهای عادل را به وجود میآورد. آزادیخواهان ادعا میکنند که حقوق فردی نباید نقض شود حتی اگر انجام این کار سود خالص اجتماعی را افزایش دهد.
آزادی
عدالت اجتماعی از نظر آزادیخواهان زمانی حاصل میشود که آزادیهای فردی «از این رو لیبرتاریانیسم یا اختیارگرایی: فلسفهای سیاسی است که از آزادی به عنوان هدف اصلی خود حمایت میکند، نامیده میشود.»کاملاً از سوی دولت و دیگران محافظت میشود. در اینجا یک مثال ساده وجود دارد.
اگر “رابین هود” داراییهای یک فرد ثروتمند را بدزدد و به فقرا بدهد، جامعه به عنوان یک کل ممکن است شادتر باشد، زیرا کسانی که کالا را دریافت کردند اکنون بسیار شادتر هستند (منافع بالاتر) و فقط یک فرد ثروتمند اکنون ناخشنود است.
در سادهترین شکل خود فایده گرایی ممکن است رابین هود را تایید کند تا جایی که اعمال آنها شادی خالص را افزایش میدهد. آزادیخواهان این را رد میکنند و استدلال میکنند که حقوق افراد ثروتمند زیر پا گذاشته شده است و این غیر مجاز است، حتی اگر جامعه را به طور کلی شادتر کند. واکنش فوری ما ممکن است این باشد که البته دزدی اشتباه است.
یک آزادی خواه پاسخ میدهد که تقریباً هر اقدامی از سوی دولتها یا افراد که ما را از آزادی یا دارایی ما سلب کند، دزدی است. مثلا مالیات: آیادولت پول من را میرباید؟ پاسخ طبعا خیر است. مقررات زیست محیطی: آیا دولت حق من را میگیرد تا از اموالم هر طور که میخواهد استفاده کند؟
خیر. محدودیت سرعت و مقررات حمل اسلحه: آیا تا زمانی که رانندگی یا استفاده از اسلحه من مستقیماً دیگران را تهدید نکند دولت من را از آزادی ام سلب میکند تا هر طور که میخواهم رانندگی کنم یا از اسلحه استفاده کنم؟
مشخصا جواب خیر است. درواقع آزادی فردی را به حداکثر میرساند و از حقوق فردی محافظت میکند؛ یا دولتی که خود را متعهد به تأمین این اهداف با حداقل قوانین و حداقل هزینه کرده است.
یک کشور آزادیخواه به نیروهای نظامی و پلیس نیاز دارد، زیرا این نیروها برای حفاظت از حقوق و حفظ نظم ضروری هستند و از شهروندان باید برای پرداخت این حمایتها مالیات بگیرند.
به گفته تندروترین آزادی خواهان تقریباً تمام وظایف دیگر دولت (مانند آموزش، مراقبتهای بهداشتی و برنامههای رفاهی) در صورتی که به مالیات نیاز داشته باشند؛ دریافت آن غیرقانونی هست، زیرا مالیات به زعم آنها به عنوان نوعی دستبرد تلقی میشود. به باور آنها به جای اینکه دولت این کالاها و خدمات را ارائه کند افراد باید آزادی خرید آنها را از طریق بازار آزاد داشته باشند.
در این زمینه: مشارکت سیاسی و خودگردانی
برگرفته از کتاب درآمدی بر علم سیاست