آموزش صحیح کلمات، مثل هر مبحث دیگری نیاز به برنامهریزی دارد. آموزگار، باید واژههای مورد بحث را پیش از آغاز کلاس درس انتخاب کند. انتخاب بدون برنامه و تصادفی به یادگیری کمکی نمیکند. دانشآموزان، با بحث و تأمل پیرامون واژهها در کلاس درس، به یک استراتژی کارا دست مییابند که پیامد آن یادگیری واژههای بیشتر است.
آموزش کلمات
ارث و محیط دو عامل یادگیری هستند. همانطور که سن راه رفتن نزد کودکان یکی نیست، یادگیری زبان نیز نزد افراد مختلف در سنین مختلفی صورت میپذیرد. پژوهشگران علم تعلیم و تربیت، معتقدند که عامل محیط در گسترده شدن دامنهی واژگان کودکان نقش مهمی بازی میکند.
کودکانی که در خانوادههایی بزرگ میشوند که گفتگو با فرزندان یک عادت فعال است، حدوداً در سه سالگی 45 میلیون واژه شنیدهاند. این رقم در همین سن در بین کودکانیکه در خانوادههایی بزرگ میشوند که گفتگو با فرزندان چندان مرسوم نیست، 12 میلیون واژه میباشد. کودکانیکه با گنجینهی لغات گستردهتر و غنیتر مدرسه را آغاز کردهاند در تحصیل موفقتر بودهاند.
- تنها شنیدن واژهها به دانشی منجر نمیشود. واژهها و مفاهیم باید تعریف شوند. کاربرد آنها باید آموخته شود. واژههای آموخته شده در حافظهی بلندمدت ذخیره شوند تا هنگام نیاز از آنها برای درک متون استفاده شود. درغیر اینصورت، حافظهی کاری صرفِ دو کار میشود: درک واژه، و درک متن یا مطلب. و بدین ترتیب روند یا مسیر یادگیری بسیار دشوارتر میگردد.
این مسئله، نزد نوآموزان مبتلا به اختلال زبان حادتر است، زیراکه این افراد، هنگام آغاز مدرسه، از گنجینهی لغات کمتری برخوردارند. این دسته از نوآموزان، هنگام سخن گفتن اغلب از واژههای تکراری استفاده میکنند، با کلمات مترادف چندان آشنا نیستند. یادگیری واژههای جدید ساده صورت نمیپذیرد و بدین سبب به توضیح و تمرین بیشتر نیاز دارند. بسیاری از دانشآموزان مبتلا به اختلال زبان، هنگام یادگیری «افعال» با مشکلات بیشتری برخورد میکنند تا «اسامی اشیاء».
دانشآموزانیکه در یادگیری خواندن و نوشتن با مشکل روبرو هستند کمتر مطالعه میکنند. کمبود واژههای آشنا میتواند یکی از علل آن باشد. حافظهی کاری بسیاری از این افراد ضعیف است، و دقیقاً به همین دلیل باید آموزش واژههای نو با دقت و برنامهریزی ساختارمند و هدفدار و بطور مکرر صورت پذیرد.
در این زمینه: مهارت های زبانی
برگرفته از کتاب: فیل از مورچه کوچک تر است