«ارزش سؤال فقط دربارهی سؤال پرسیدن از دیگران نیست بلکه دربارهی خود شماست.
امروزه استفاده از داستانهای قدیمی که سرراست و دارای نکات اخلاقی اند، کم رونق شده است. معلمها در عوض از داستانهای پیچیدهتر و مبهم تر استفاده میکنند و یا از نسخههای بازبینی شدهی داستانهای قدیمی بهره میبرند.
به جای آن که کودکان را در داستانهای قدیمی غرق کنید به آنها یاد دهید تا مواجهای نقادانه با آنها داشته باشند. از آنها بپرسید: آیا موافقی؟
راهکارهایی برای انجام آن:
- کتاب را بخوانید، آیا با کلیت کتاب موافقاند؟ یا نکتهای در کتاب هست که با آن موافق یا مخالف باشند؟
- بپرسید با ادعایی که در کتاب بیان میشود موافقاند یا مخالف؟ این ادعا ممکن است از زبان شخصیتی در کتاب بیان شود یا در متن [به طور مستقیم] بیان شده باشد.
- در نقاط حساس کتاب سؤال بپرسید، مثلاً: فکر میکنید فلانی چه باید میکرد؟ چرا؟، اگر تو به جای فلان شخصیت بودی، چه میکردی؟، آیا با کاری که فلان شخصیت کرد، موافق هستید؟، آیا کاری که فلان شخصیت انجام داد، درست بود؟. این سؤالها سبب میشود تا کودکان با موضوع ناشناخته درگیر شوند و خود شروع به جستجو میکنند و وقتی که با ایدهیهای کتاب را مواجه میشوندکمتر واکنش نشان دهند.
نکته ی آموزشی:
وقتی که از شاگردان دربارهی ارزش سؤال میپرسید، ذهنتان را باز نگه دارید.
بیشتر بدانید:
برای درگیرکردن شاگردانتان با نگاه نقادی و قضاوتگونه به مسأله، ابتدا باید روشهای تفسیر را به آنها بیاموزید.
در این زمینه: سوال چیست
برگرفته از کتاب: پرسشگری در کلاس