اگر میدانید پاسخی برای استدلالهای طرف مقابلتان ندارید، میتوانید با لحنی طعنه آمیز اظهار کنید که صلاحیت قضاوت در این امر را ندارید. «آنچه شما میگویید از قدرت درک من خارج است، ممکن است کاملاً صحیح بگویید ولی نمیتوانم آن را درک کنم و از هرگونه ابراز نظری راجع به آن اجتناب میکنم.» به این ترتیب شما به تماشاچیانی که در میان آنها شهرت و محبوبیت دارید، تلقین میکنید که حرف طرف مقابلتان نادرست است.
بنابراین، با انتشار نقد کانت یا دقیقتر بگویم وقتی در جهان سر و صدایی به پا کرد، بسیاری از اساتید سابق مکتب التقاطی اظهار داشتند که در درک آن عقیم ماندهاند، با این تصور که با اعتراف به این امر آنها به مسئله فیصله میدهند. اما وقتی پیروان مکتب جدید متوجه شدند که کاملاً حق با آنها بوده است و واقعاً قادر به درک نبودهاند، آن اساتید بسیار عصبانی شدند.
اظهار به ناتوانی
این ترفند را تنها زمانی میتوانید استفاده کنید که مطمئن هستید حضار، نظر بهتری به شما دارند تا به حریفتان. برای مثال، ممکن است این ترفند را استادی روی دانشجویان خود امتحان و اجرا کند. این ترفند دقیقاً نمونه و موردی از ترفند قبلی است: ادعایی مغرضانه در مورد مرجعیت خود شخص به جای ارائه دلیل است.
کسی که مخالف این ترفند است میگوید که: «ببخشید ولی با هوش و بسیرتی که دارید، درک هر مسئلهای بسیار آسان است؛ و این بیانیه ضعیف من راجع به موضوع میتواند غلط باشد.»
سپس ادامه دهید و آنقدر این موضوع را به رخش بکشید تا دریابد که واقعاً به شخصه در اشتباه بوده است. از این طریق در مقابل حمله وی دفاعی انجام میدهید. وی با رعایت کامل احترام قصد داشت به شما تلقین کند که سخنان شما مزخرفی بیش نبود؛ و شما رعایت نزاکت به او ثابت میکنید که احمق است.
در این زمینه: اساس همه جدل ها
برگرفته از کتاب هنر بحث و جدل