سازش مستلزم توانایی دیدن مناطق خاکستری و نقاط احتمالی اتصال یا همپوشانی است. این موضوع مستلزم تمایل به پذیرش پیشرفت جزئی به سمت یک هدف مطلوب است.
سازش سیاسی
به طور فزایندهای گفتمان عمومی روزمره به سمت افراط و ساده سازی بیش از حد حرکت کرده است (به توییتر، فیس بوک، تیک تاک و مقالات کوتاه آنلاین فکر کنید) دو قطبی شدن سیاسی را تشدید کرده و سازش را هم برای افراد و هم برای نمایندگان آنها در دولت دشوارتر میکند. احتمال دوم شامل سازشی است که در آن شرکت کنندگان مختلف در یک درگیری برای رسیدن به توافق آنچه را که به دنبال آن هستند مطرح میکنند.
- سازش زمانی به احتمال زیاد اتفاق میافتد که کسانی که چانهزنی میکنند عموماً روی اهداف توافق دارند؛ اما در مورد جزئیات خاص اختلاف نظر دارند.
اگر برخی از کشورها به دنبال کاهش انتشار گازهای گلخانهای برای محدود کردن تغییرات آب و هوایی جهانی هستند در حالی که کشورهای دیگر به دنبال رشد اقتصادی سریعتر هستند که انتشار آنها را افزایش میدهد. بنابراین شرکت کنندگان به دنبال اهداف متفاوتی هستند و مصالحه بعید است.
با این حال اگر همه کشورها بخواهند انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهند در مورد اهداف خود توافق کلی دارند؛ در این صورت احتمال سازش بیشتر است.
اگر هیچ کشوری به طور یکجانبه قدرت تعیین حدود انتشار را نداشته باشد کشورها ممکن است انگیزهای برای تقسیم تفاوتها داشته باشند. اگر کشور شما بخواهد انتشار گازهای گلخانهای را تا ده درصد کاهش دهد و کشور من بخواهد آنها را تا پنج درصد کاهش دهد ممکن است دو کشور توافق کنند و آنها هفت ونیم درصد کاهش دهند.
- هر کشور بخشی اما نه همه آن چیزی را که میخواهد دریافت میکند. سومین نتیجه از چیزی به نام دادوستد حاصل میشود. اگر شما چیزی دارید که من میخواهم و من چیزی که شما میخواهید هر کدام از ما چیزی داریم که میتوانیم با آن چانه بزنیم.
به عنوان مثال فرض کنید شما هم مانند من یک هلو و یک سیب دارید. اما شما واقعاً سیب دوست دارید و من واقعاً هلو را دوست دارم. از طریق دادوستد من سیبم را به تو میدهم و در عوض تو هلوی خود را به من میدهی.
این یک راه حل کامل نیست زیرا ما هر دو سیب و هلو بیشتری میخواستیم. اما در نهایت هر یک از ما نسبت به قبل از چانه زنی وضعیت بهتری داریم.
نتیجه مذاکرات سیاسی مجدداً به اصول مهم سیاست که قبلاً مورد بحث قرار گرفت بستگی دارد؛ قوانین حاکم بر مذاکره، واقعیت در زمان مذاکره و انتخابهای استراتژیک کسانی که مذاکره انجام میدهند.
مذاكرات سیاسی اغلب تركیبی از اصول بلندپروازانه و تقلب است. مذاکره کنندگان به دنبال متقاعد کردن دیگران هستند و اگر متقاعدسازی کارساز نبود گاهی اوقات آنها را با قلدری میخرند.
در این زمینه: استدلال توام با انگیزه در سیاست
برگرفته از کتاب درآمدی بر علم سیاست