عـلوم سیاسی توسط افلاطون و ارسطو بنیان گذاشته‌شد. بنیان علوم سیاسی - نشر پیله

بنیان علوم سیاسی

کتاب علم سیاست و گنوسیسم
Rate this post

عـلوم سیاسی توسط افلاطون و ارسطو بنیان گذاشته‌شد. در قمار سردرگمی روحانی در آن برهۀ زمانی، این احتمال وجود داشت که تصویری از سامان اصیل و راستین روح، جامعه، یک پارادایم، یک نمونه و یک آرمان ترسیم شود که می‌توانست برای شهروندان پولیس همچون اسطوره‌ای پارانتیک برای قهرمانان هِلنی کارکرد داشته‌باشد.

سیاست

بی‌تردید، آتن در قرن چهارم [از حیات فلسفی خود]، توان این را داشت که دامنۀ پُرشماری از باورها دربارۀ شیوۀ راستین زندگی و نظمِ بهینۀ جامعه را ارائه دهد امّا آیا امکانش بود که یکی از این چندین دوکساهای شک‌گرا، عشرت‌گرا، منفعت‌گرا، قدرت­محور و خرافی، نوعِ درست آن باشد؟ یا اگر هیچ­یک از آن‌ها نتوانستند در برابر کارآزمایی انتقادی تاب آورند؛ آیا یک تصویر تازه از نظم می‌توانست شکل بگیرد که دربردارندۀ نشانه‌های باور (دوکسا) نا-الزام‌آور و انتزاعی نباشد؟ و دانش فلسفۀ سیاست هم از دل تلاش‌هایی برای یافتن پاسخی به این پرسش برخاست.

بنیان کلاسیک علوم سیاسی در ذاتیات خود، همچنان تا امروز معتبر است و ما پیش‌انگاشت‌ها، روش تحلیلی و پیش‌انگاشت‌های انسان‌شناختی آن را مختصراً بیان خواهیم داشت. در خصوص این پیش‌انگاشت‌ها باید گفت که این‌ها نه‌چندان رمزآلود و باطنی بلکه از پرسش‌های روز دور نبوده و از قضا، مرتبط با حقیقت چیزهایی‌ست که هرکس دربارۀ آن سخن می‌راند. 

  • به عبارت دیگر، پرسش‌هایی نظیر: شادی چیست؟ انسان به منظور شاد بودن چگونه باید زندگی کند؟ فضیلت چیست؟ به‌طور خاص، فضیلت عدالت چیست؟ اندازۀ شایسته برای قلمرو و جمعیتِ یک جامعه چقدر است؟ بهترین نوع آموزش کدام است؟ کدام پیشه‌ها و کدام شکل از حکومت؟

همۀ این پرسش‌ها از کیفیت تَقرُر انسان در جامعه به وجود می‌آیند و فیلسوف نیز؛ انسانی شبیه به دیگران است. به بیان دیگر، تا جایی‌که نظمِ جامعه مدّ نظر است، در برابرِ فیلسوف پرسش‌هایی جز از آن‌ها که شهروندان هم­قطار او در میان گذاشته‌اند برای پرسیدن وجود ندارد.

با همۀ این‌ها، پرسش‌های او به تعارض با «عقیده» می‌انجامند و این نوع کاملاً از تعارضی که میان خودِ عقاید گوناگون وجود دارد، متفاوت است. چون گرچه پرسش‌های فیلسوف مرتبط با همان موضوعاتی‌ست که فیلوداکسر هم مطرح می‌سازد (و این‌ها اصطلاحاتی هستند که افلاطون برای توصیف مخالفین به‌کار می‌برد) امّا ماهیت کندوکاو او به نحوی بنیادی متفاوت است. پرسش فیلسوف، نشانگر تلاشی در راستای فرارَوی از دیدگاهی به حقیقت از خلال استفاده‌ای از تحلیل علمی است که توسط ارسطو در معقولات ثانیه تدوین یافته‌است.

با ابزار تحلیل گزاره‌های مورد بحث در گسترۀ موضوعات سیاسی، آن‌ها به دو دستۀ باورهای پیشا-­تحلیلی و گزاره‌های علمی محکم تقسیم شده و نمادهای زبانی به عبارات پیشا-تحلیلی یا مفاهیم تحلیلی حوزۀ علوم سیاسی تقسیم می‌شوند. بدین ترتیب، حامیان عقایدی که در سیاست روزمره به یک­دیگر می‌تازند، همان‌هایی هستند که در برابر دشمن مشترک‌شان یعنی «فیلسوف» در یک گروه گرد هم می‌آیند.

در این زمینه: خدا مرده است

برگرفته از کتاب علم سیاست و گنوسیسم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *