جنگ و مرگ
تأملاتی دربارۀ جنگ و مرگ اثری در زمینۀ روانشناسی و نگرشهای اجتماعی به جنگ و مرگ است. فروید این مقاله را در طول جنگ بزرگ (جنگ جهانی اول) نوشت که در آن دربارۀ تأثیر جنگ بر چگونه تغییر دادن نگرش مردم به جهان و مرگ صحبت میکند .
این مقاله در زمرۀ بخشی از کانون اصلی کار فروید در نظر گرفته نمیشود، اما بینش مهم و جالبی در مورد مشاهدات وی از جنگ و اعتقادش به جنگ و خشونت را نشان میدهد. فروید در مقاله حاضر، اصول روانکاوی خود را بر اساس افکار و احساسات غمانگیز مردمی قرار میدهد که آنها در مورد جنگ ابراز داشتهاند. او در طول جنگ تمایلی به دفاع از کشور خود نداشت و معتقد بود که افراد غیرنظامی (غیرجنگجو) در طول جنگ افسرده و مأیوس میشوند، زیرا با این واقعیت روبهرو میشدند که قبلاً به طور ناخودآگاه مرگ را نمیپذیرفتند، اما این مرگ اجتنابناپذیر ناگهان بسیار ممکن به نظر رسید.
فروید نشان میدهد که جنگ انسانها را از ماهیت متمدنانه خود محروم میکند تا آنها را متوجه موجودیت اولیهاشان یعنی موجودیت غیرمتمدنانهاشان کند. بخش بیشتری از مقاله دربارۀ تمایل نداشتن انسان به سرکوب اهداف شر در جنگ میگوید. جنگ، مزایای مثبت جامعه را از هم متلاشی میکند و انسانهایی خونخوار و خونسرد برجا میگذارد.
ما بیشتر اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب تاملاتی درباره جنگ و مرگ