تئودیسه ارادۀ آزاد آگوستین به عقیدۀ آگوستین عالم یک سر مخلوق خدایی است - نشر پیله

تئودیسه ارادۀ آزاد آگوستین

کتاب شر و بشر
Rate this post

آگوستین قدیس

قدیس آگوستین (345-430 م) از فیلسوفان متأله مسیحی است که برای نخستین بار در غرب تلاش جدی برای تبیین تئودیسه انجام داد. او در نظر خود نسبت به عالم اصرار داشت که تمام عالم را خیر فراگرفته است و چیزی جز خیر در عالم وجود ندارد؛ چراکه وجود خالقی غیر از خدا را از اساس غیرممکن می‌دانست و با هر نگاه دوگانه‌انگارانه‌ای به‌شدت مخالفت می‌کرد.

به عقیدۀ آگوستین عالم یک سر مخلوق خدایی است که این خدا خود خیر مطلق است و ممکن نیست از خیر مطلق چیزی جز خیر صادر شود؛ درنتیجه، این عالم و هرچه در زمین و آسمانش موجود باشد، خیر است و آنچه خیر نیست یا شر است، در واقع موجود نیست. اساس تئودیسۀ آگوستین را این سلسله‌گزاره‌ها و ادله تشکیل ‌‌‌می‌دهند. آگوستین دربارۀ خلقت بر این باور بود که عالم از عدم خلق شده است و همین خلق از عدم، دلیلی برای دگرگونی و تغییرپذیری موجود است و ذاتاً چیز شری در عالم خلق نشده است.

«خیرهای عالی و دانی بزرگ‌تر و کوچک‌تر به‌فراوانی بسیار و صورت‌های مختلف وجود دارد؛ به هر حال، هر چیز که از هستی برخوردار است، در حد خود بهره‌ای از خیر دارد؛ مگر آنکه به تباهی یا فساد دچار شده باشد. شر را خداوند در عالم ایجاد نکرده بلکه شر، به انحراف گراییدن چیزی است که ذاتاً خیر است. به‌‌عنوان مثال آگوستین به نابینایی اشاره می‌کند. نابینایی یک چیز موجود نیست؛ بلکه فقدان چشم است که فی‌نفسه خیر است.»

آگوستین به این ترتیب ‌‌‌می‌خواست خدا را از ماجرای شرور خارج و مبرا کند. او تأکید ‌‌‌می‌کرد تمام آنچه مخلوق خداست ذاتاً نیکوست و برای تبرئۀ بیشتر خدا، پای اختیار را به مسئله باز کرد تا علیه اختیار فاش گوید و پرخاش کند.«شرور در آغاز در سطوحی از عالم پدید آمد که متضمن اختیار است: در سطح فرشتگان و نوع بشر بنا بر آنچه بیان شد آگوستین به دو نکته دربارۀ شرور اشاره ‌‌‌می‌کند که هر دو با یک پیش‌فرض طرح شده‌اند: «تبرئۀ خدا». نکتۀ نخست آنکه واقعیتی به نام شرور در عالم موجود نیست. نکتۀ دوم آنکه اگر عالم و آدم با شرور سروکله می‌زنند و حتی رویارویی عمیق با آن دارند، این حاصل خلقت خدا نیست؛ بلکه محصول دگرگونی و تغییرکردن موجودات است.

«شر زمانی به وجود ‌‌‌می‌آید که مخلوقات موجود کارکرد خود را بدان شکل که طبعاً خلق شده‎‌اند از دست بدهند؛ بنابراین، شر فقدان و کاستی متافیزیکی است و شر فقدان خیر است»

شاید بیراه نباشد اگر از نظام فکری آگوستین دربارۀ شرور، یک دم و دستگاه اخلاقی را بیرون بکشیم. آگوستین تن به یک ماجرا منطقی نداده است. همچنین علاقه‌‎ای به ساخت ساحتی رازآلود در جهان و شرور نداشته و صرفاً آد‌‌‌می ‌را انذار داده است که آنچه امروز در پیش تو ایستاده، تو را می‌گزد و آزارت می‌دهد، خود تویی و رفتارهایت.

او را تشویق به کشف و شناخت نمی‌کند. گویی مستقیم از جانب خداوند پیغام‌رسان است و اطمینان دارد که شرور زاییدۀ اختیار آد‌‌‌می‌اند. بدون فوت وقت انسان را به مسئولیت اخلاقی‌اش نوید می‌دهد و می‌گوید خداوند آنچه را که باید، انجام داده است.

او مسئولیت اخلاقی‌اش را برای ما و عالم در نهایت کمال به پایان رسانده و هیچ‌چیز جز خیر را روانۀ صحنۀ هستی نکرده است. حال قرعۀ کار به نام ما درآمده است و ما نیز باید مسئولیت اخلاقی‌مان را انجام دهیم و اگر از شرور عالم به تنگ آمده‌ایم، به‌جای سنگ ‌زدن به خدا، خود را بشکنیم و کاری بکنیم. در واقع، آگوستین از شرور بهره ‌‌‌می‌گیرد تا تلنگری اخلاقی به آد‌‌‌می ‌بزند و بحث او دربارۀ فقدان متافیزیکی نیز ناظر بر همین مسئله است.

انسان بالقوه به‌منزلۀ یک واقعیت موجود در عالم که صاحب اختیار است، قابل محدودشدن نیست؛ در واقع، این نقص متافیزیکی شامل حال اختیار ‌‌‌می‌شود که از پیش مشخص نیست که در سرش چه ‌‌‌می‌گذرد و در نتیجه چه پیش خواهد آورد. آگوستین از این ماجرا بهره ‌‌‌می‌گیرد تا آد‌‌‌می ‌را مشتاق کند اگر از شرور خسته شده است، اختیار خود را به‌سمت خوب‌گزینشی آگاهانه ببرد.

ما بیشتر در این برگه در این مورد مطلبی را منتشر کرده‌ایم

برگرفته از کتاب شر و بشر پاسخ اگزیستانسیالیستی به مسئلۀ شر

Original price was: ۷۲,۲۰۰ تومان.Current price is: ۶۵,۰۰۰ تومان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *