تقابلهای دوگانه فقط موضوع تفاوت گفتمانی نیستند؛ آنها محل قدرت واقعی اجتماعی، سیاسی و اخلاقی هستند. هر کس یا هر چیزی که بر اصطلاحات یک بحث کنترل داشته باشد، بر خود بحث کنترل خواهد داشت. برای مثال، در نظر بگیرید که چگونه مسأله سقط جنین در گفتمان سیاسی، بهویژه در ایالات متحده، ساختمند شده است.
تقابل های دوگانه
هر یک از طرفین مناقشه با ایجاد یک تقابل مفهومی سعی میکند بر نحوه تفکر و گفتار درباره این موضوع مسلط شود تا دست بالا را بهدست آورد. یک طرف خود را «طرفدار زندگی» مینامد در حالی که مخالفان خود را «ضد زندگی» توصیف میکند.
طرف مقابل خود را «طرفدار انتخاب» مینامد تا حریف خود – جناح طرفدار زندگی – را بهعنوان مخالفان انتخاب آزاد، بهویژه حق انتخاب زن تعریف کند.
بنابراین، بحث سیاسی و اخلاقی درباره سقط جنین (حداقل آنگونه که در ایالات متحده رخ داده است)، مبارزه بین دو مجموعه متفاوت از تقابلهای دوگانه است که هر کدام سعی میکنند با کنترل همان اصطلاحاتی که با آن درباره سقط جنین اندیشه و صحبت میشود دست بالا را در گفتگو بهدست آورند. تقابلهای دوگانه فقط موضوع تفاوت گفتمانی نیستند؛ آنها محل قدرت واقعی اجتماعی، سیاسی و اخلاقی هستند.
پس تقابلهای دوگانه نه خنثی هستند و نه عینی. آنها پیامدهای واقعی و محتمل ویرانگری دارند. همانطور که دونا هاراوی میگوید، «دوگانهانگاریهای خاصی در سنتهای غربی وجود داشتهاند؛ آنها با منطقها و کردارهای سلطه بر زنان، رنگینپوستان، طبیعت، کارگران، حیوانات – بهطور خلاصه، سلطه بر همه کسانی که دیگری تلقی میشدند و وظیفهشان آینهبودن برای خود است نظام یافتهاند.
در این زمینه: وانوسازی چیست
برگرفته از کتاب وانوسازی