پیش از بررسی انگیزههای رایدهندگان به حزب باید مشخص کنیم که آیا بخش صنعت هم نقشی در موفقیتهای هیتلر داشت یا خیر. با یک نگاه اجمالی به چندمیلیون آرای جابجاشده در انتخابات میتوان به روشنی دریافت که این مهم را نمیتوان با حمایتهای بخش صنعت توضیح داد.
هیتلر و جامعه صنعتی
کسب این تعداد رای با هیچگونه کار حسابشدهای ممکن نیست. به علاوه، نازیها رابطه خوبی با صاحبان صنایع نداشتند. در واقع حزبی که نماینده این قشر به حساب میآمد حزب مردم آلمان بود و اتفاقا کارخانهداران در انتخابات 1932 از هیندنبورگ در برابر هیتلر حمایت کردند. آنها دولت پاپن را نماینده اصلی منافعشان میدانستند.
شکی وجود ندارد که پس از اینکه حزب نازی در نتیجه موفقیتهای انتخاباتی به عاملی نیرومند در صحنه سیاسی آلمان تبدیل شد محافل صنعتی کوشیدند آن را وارد کابینه کنند و به این تشخیص رسیدند که حزب هم پرطرفدار و هم ضدسوسیالیست است.
البته ما پیشتر تردیدهایمان راجع به اینکه آیا این تلاشها تاثیر عمدهای روی هیندنبورگ داشتند یا خیر ابراز کردیم. به طور کل میتوانیم چیزی بیش از حدس و گمان درباره انگیزههای رایدهندگان به حزب نازی ارایه کنیم اما این بدان معنا نیست که گمانهزنیهایی تصادفی و بیهدفاند.
این واقعیت که اوج بحران اقتصادی و موفقیتهای انتخاباتی نازیها همزمان رخ داده ما را به این جمعبندی سوق داده که رابطهای علّی میان این دو وجود دارد.
در واقع چنین رابطهای وجود دارد اما نه لزوماً رابطهای که اغلب تصور میشود. پژوهشهای اخیر بطلان تحلیلهای پیشین مبنی بر اینکه افزایش همزمان نرخ بیکاری و آرای نازیها به معنای آن است که بیکاران تمایل داشتند به هیتلر رای دهند ثابت کرده است.
اگر از یکسو، چنانکه دریافتهایم، رایدهندگان به نازیها متعلق به اعضای متمکن طبقه متوسط بودند، پس باید دنبال مجموعه انگیزههای دیگری بگردیم. یک فرض محتمل این است که فقرای آلمان به حزب کمونیست روی آوردند یا به حزب سوسیال دمکرات وفادار ماندند در حالی که آنهایی که به نازی ها رای دادند انگیزهشان نه فقر که ترس از فلاکت و بدبختی احتمالی در آینده بود.
این ترس عمومی شاید شامل ترس از کمونیسم هم میشد. این موضوع بدون شک از سال 1917 کابوسی برای بورژوازی آن هم نه فقط در آلمان که در کل اروپا بود. کمونیسمستیزی یکی از شعارهای اصلی برنامه کلی هیتلر به شمار میرفت.
به علاوه، تردیدی در این خصوص وجود ندارد که حزب کمونیست به طور پیوسته در حال توسعه بود. در واقع حزب کمونیست تنها حزب در این سالها بود که آرای انتخاباتیاش پیوسته افزایش پیدا میکرد.
در این زمینه: هیتلر به قدرت می رسد
برگرفته از کتاب هیتلر در تاریخ