جایگاه ایران درون نظام بینالملل و رابطۀ این نظام با ایران نه تنها به واسطۀ قدرت نظامی، هنجاری و اقتصادی ایران سنجیده میشود، بلکه نقش حیاتی حکمرانی نیز باید به رسمیت شناخته شود. ایرانیها در دیپلماسی تاکتیکی مؤثر بودهاند، اما به جز چند مورد اتفاقی، در حکمرانی استراتژیک و پیشدستانه مؤثر کارآمد نبودهاند.
ایران و نظام بین الملل
نظام بینالملل کنونی شکننده و در حال گذار است. چالش پیشروی سیاست خارجی و دیپلماسی ایران و نیز چالش پیشروی «متولیان» اصلی نظام بینالملل کنونی یافتن روایتی متناسب برای رسیدن همزمان به لحظهای دیپلماتیک است؛ همان «لحظۀ تغییر پارادایم» که بر اجتنابناپذیریِ وضعیتِ جدید ایران صحه بگذارد و خود را با آن تطبیق دهد.
این تغییر پارادایمی سرانجام به اجماعی بستگی خواهد داشت که در آن همسازی و تطبیقِ صلحآمیز ایران در جایگاهِ تازهیافتهِٔ درون نظام بینالملل برای پایداری نظام ضروری بوده و هزینۀ پذیرش ایران بسیار کمتر از نفی آن خواهد بود.
جایگاه و وضعیت ایران، زندگی بینالمللیاش و به همین منوال، پویایی داخلی آن در پیوند با «عاملیت» ایران برای داشتن آزادی عمل و «ساختارهای» محدودکنندۀ اجتنابناپذیرِ نظام بینالملل مورد بحث و تصمیم قرار خواهد گرفت.
در این زمینه: منطق تنهایی استراتژیک دو پیام کلیدی دارد
برگرفته از کتاب تنهایی استراتژیک ایران