در ایران قدرت به وسیله آیتالله خمینی که بهلحاظ ایدئولوژیک فقط از طرف گروه خیلی کوچکی از پیروان در میان روحانیون عمدتاً رده پایین برخوردار بود، تصاحب شد.
انقلاب ایران
آیتالله خمینی که برای سالها مخالف شاه بود و حامیان روحانی او، هیچکدام پایهگذاران منازعات در سال 1977 نبودند. بلکه روشنفکران سکولار، اعضاء انجمننویسندگان، ملیگرایان لیبرال که در جبههملی سازمان یافته بودند، و دانشجویان چپگرا آغازگر مخالفت و بسیج دربرابر حکومت بودند.
برخلاف ادعاهای برخی محققان مبنی بر اینکه یک جنبش اسلامی قدرتمند از اوائل دهه 1970 شکل گرفته بود، آیتالله خمینی و حامیان او در بسیج مردم در ژوئن 1975 یعنی حدود دو سال قبل از خیزش انقلابی ناکام ماندند.
با این همه در 1978 آیتالله خمینی رهبری یک ائتلاف انقلابی را برعهده داشت که موفق بهبراندازی سلسله پهلوی شد. اما رژیم نوپای انقلابی بهخشونت بیسابقهای بهمنظور حفظ قدرت متوسل شد؛ و نه تنها ملیگرایان لیبرال و چپگرایان را سرکوب کرد بلکه برخی از نزدیکترین مشاوران و متحدانش را از سیاست طرد کرد و یا آنها را حذف نمود.
اگرچه در طول برخوردهای انقلابی آیتالله خمینی طرفدار آزادی، استقلال و عدالتاجتماعی بود، اما او در نهایت سرانجام یک تئوکراسی تاسیس کرد.
در این زمینه: حاکمیت انحصاری و تمرکز قدرت
برگرفته از کتاب مطالعه تطبیقی انقلاب های اجتماعی