رویارویی میان علی(ع) و معاویه به پایانی تعیینکننده در سال ۶۶۱ میلادی رسید زمانیکه علی(ع) با خنجر مرگ توسط «ابنملجم» در مسجد نجف ضربت خورد که دشمنی از جمله حامیان قبلی او بود .روایتی رایج است که میگوید توطئه شده بود که همزمان معاویه را بکشند اما سوء قصد کننده به معاویه جلویاش گرفته شد و از ماموریت باز ماند.
معاویه و علی
اینک تنها معاویه مانده بود. رقیب بالقوه او فقط پسر بزرگ علی (ع) و فاطمه (س)، امام حسن (ع) بود اما او رغبتی برای امور سیاسی نداشت. معاویه به حسن (ع) «بسته سخاوتمندانه کنارهگیری» را پیشنهاد کرد که با چندین بار چانهزنی حسن (ع) به خواست خود آن را پذیرفت.
او بقیه عمرش را از تابستان سال ۶۶۱ میلادی در حجاز زندگی کرد در روایات شیعیان آمده که در سال ۶۶۹ میلادی معاویه مخفیانه او را مسموم کرد تا هرگونه قصد بعدی را جلوگیری کند اما مدرک خوبی برای تقویت این اتهام وجود ندارد.
امام حسن (ع) مرد میانسالی بود که میتوانست دستخوش بیماریهایی چند شده باشد. امامان شیعه همه ائمه را معرفی میکنند (که به غیر از امام دوازدهم) چنانکه با خشونت اهل سنت به شهادت رسیدند و مرگ طبیعی اختیار نکردند. معاویه به فوریت بایستی قدرتاش را بر عراق تثبیت میکرد که آنجا با احساسات عبور از تنفر به لاقیدی نگریسته شده بود.
او به حاکمانی محتاج بود که بتوانند او را آشتی بدهند و یا حامیان علی(ع) را سرکوب کنند. و دستههای خوارج را که آزادانه سراسر بسیاری از بلاد آزادانه میگشتند مطیع کند و اندک نظم عمومی را بازگرداند.
عراق زینت امپراتوری اسلامی بود. درآمدهای سرشار کشاورزی آن بهعلاوه بهواسطه تعداد کثیر سربازان در خلافت و عواید مازادش که به خزانهداری مرکزی دمشق میرفت چایگاه آن را تقویت مینمود. قلمرو پهناور ایران که همچنان منطقه جنگی بود اهمیت کمتری نداشت و تحت حاکمیت عراق قرار داشت.
حاکمان بصره و کوفه به نحو موثری فرمانفرمای شرق ایران بودند آنها حاکمان محلی ایران را منصوب میکردند (اگرچه خلیفه گاهگاهی برای برخی مناصب حساس یا دشوار مثل خراسان) داوطلبی تعیین میکرد و این افراد برای خلیفه گزارش میفرستادند. معاویه در ارتباط با چنین اعمال انتقادی ابتدا به دنبال تجربهای بود. او سریعا یار قدیمی اهل عراق را به نام مغیرةبنشعبهثقفی به خدمت گرفت و بیدرنگ او را حاکم کوفه کرد که این حاکم تا زمان مرگاش حوالی سال ۶۶۸ میلادی آن مسئولیت را در دست داشت.
انتخاب مغیره انتخاب ایدهآلی نبود. اگرچه او از صحابه پیامبر (ص) بود رفتار شخصیاش اغلب مفتضحانه بود. او به زنای محصنه متهم شده بود و از این اتهام صرفاً با نیرنگ شرعی خلاص شد. او با آشوبگران اهمال میکرد و تا جای ممکن عمل آنها را نادیده میگرفت. او تا حدی به این خاطر انتخاب شده بود که محتاطانه از معاویه در آخرین مراحل جنگ داخلی حمایت کرده بود هرچند نقش ملموسی در جنگ ایفا نکرد و بیشتر به این خاطر بود که در دوران حکومت عمر او حاکم هم بصره و هم کوفه شده بود و قبایل عراقی را به خوبی میشناخت.
وظیفه او آشتی دادن کوفیان شکست خورده با حکومت معاویه بود که او آن را بهنحو موفقیتآمیزی با ادامه سیاستبازی نسبت به قبایل برجسته و اینکه با دادن پاداشهای فراوانی به آنها برای توزیع میان حامیانشان و اجازه دادن به آنها در آزاد بودن به هر مقدار نظم عمومی مناطقشان اقتضاء داشت به انجام رسانید.
رویکرد او به حکومت دستکم آنگونه که یک قرن بعد از آن یاد میشود و در این گزارش خلاصه میگردد چنین بود: مغیره میخواست امور به آرامی و بدون تنش اداره شود او با مردم فروتنانه رفتار میکرد و از فرقهها و دستهجاتی که مردم به آن وابستگی داشتند نمیپرسید.
مردمی که به محضر او آورده میشدند در مورد شیعه به او میگفتند که چنین و چنان نظراتی دارند و در مورد خوارج میگفتند که چنین و چنان هستند، اما او میگفت که خدا مقرر کرده شما مخالفت کنید و خدا میان مخلوقاتش در رابطه با آنچه مخالفت میکنند حکم خواهد کرد. اینگونه بود که مردم با او احساس آرامش میکردند.
در این زمینه: چرا شناختن دودمان معاویه مهم است
برگرفته از کتاب معاویه از عربستان تا امپراتوری