حقوق برابر
همه انسانها باید از حقوقی برابر برخوردار باشند. اگر مجاز است که فردی خدا را به روش رومیان بپرستد، پس باید پرستش خدا به روش ژنویها نیز آزاد باشد. اگر مجاز است که در بازار به زبان لاتین صحبت شود، پس باید گذاشت هرکس که میخواهد در کلیسا نیز بتواند به این زبان صحبت کند.
اگر مجاز است شخص در خانه خودش زانو بزند، بایستد، بنشیند یا در هرحالت دیگری قرار بگیرد، مجاز است لباس سیاه یا سفید یا رداهای بلند یا کوتاه بر تن کند، پس باید مجاز باشد که در کلیسا فطیر بخورد، شراب متبرک بنوشد و یا با آب مقدس غسل تعمید داده شود.
هر چیزی که در قانون در زندگی روزمره آزاد گذاشته شده، باید برای پرستش خدا نیز آزاد باشد. زندگی، بدن، خانه یا اموال هیچکس نباید به این بهانهها دچار هیچ آسیبی شود. اگر تعلیم آموزههای اپیسکوپالها مجاز است پس باید تعلیم آموزههای پرسپیتاریانها نیز مجاز باشد. قدرت کلیسا همهجا یکسان است، چه در دست یک نفر باشد چه در دست یک شورا، و امور مدنی هیچ ربطی به کلیسا ندارد و کلیسا مجاز نیست کسی را به پذیرش دین وا دارد و محق نیست در امور مربوط به مال و ثروت مردم دخالت کند.
عموم جامعه قبول دارند که برپایی مراسم و اجتماعات مذهبی مجاز است. اگر این حق را به شهروندان یک فرقه میدهی، چرا آن را به شهروندان سایر فرقهها نمیدهی؟ اگر در یک جلسه مذهبی توطئهای علیه صلح عمومی جامعه طراحی شد، باید دقیقا به همان شکلی مجازات شود که اگر در بازار رخ میداد مجازات میشد.
این جلسات نباید به پناهگاهی برای یاغیان و مجرمان تبدیل شود اما نباید جلسات کلیسای مورد تائید حکومت، قانونیتر از جلسات سایر کلیساها باشد. و کسی که در جلسات کلیساهای دیگر حضور پیدا میکند نباید به خاطر حضور در آنجا ملامت و به قانونشکنی متهم شود.
اگر برپایی مراسم مذهبی، ضیافتهای مذهبی، شنیدن خطابهها و انجام مناسک عمومی برای اعضای فرقههای کاتولیک مجاز است همهی اینها باید برای آرمینیوسیها، کالونیستها، لوتریها، آناباپتیستها و سوسینیها نیز مجاز باشد. بگذار آزادانه، بهعنوان انسانی به انسانی دیگر حقیقت امر را به تو بگویم: نه کافر و نه مسلمان و نه یهودی نباید به خاطر دینشان از مملکت اخراج شوند. انجیل به ما دستور اخراج آنها را نمیدهد.
این چیزی نیست که کلیسا از ما میخواهد؛ «مرا چه کار است که بر دیگران داوری کنم دیگران را خدا داوری خواهد کرد» و نفع ملت نیز اخراج آنان را ایجاب نمیکند زیرا ملت هر کسی را که صادق، صلحجلو و سختکوش است پذیرا است. آیا درست است بگذاریم یک کافر با ما معامله و تجارت کند اما به او اجازه ندهیم خدا را بپرستد؟
اگر ما به یهودیان اجازه میدهیم در میان ما خانههای شخصی خودشان را داشته باشند، چرا نباید به آنها اجازه بدهیم که کنیسه داشته باشند؟ اگر مجالس مذهبی آنها به جای اینکه در خانههای شخصی رخ بدهد علنی باشد، آموزهها و مناسک آنها اشتباهتر خواهد بود یا صلح عمومی بیشتر به خطر میافتد؟!
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب رساله ای درباره رواداری