- انسان نمیتواند ابرانسان شود؛ تلاش برای آفرینش ابرانسان، تلاشی برای کشتن انسان است و کشتن خدا از منظر تاریخی، ابرانسان را به دنبال نمیآورد بلکه با کشتن انسان، ایزدکشیِ نظریهپردازان گنوسی، در حقیقت، کشتار عاملین این کنش انقلابی را به دنبال دارد.
خدا و بشر
و گُذار به کنش انقلابی مستند به پیشنهادهاییست که آغازگرِ نقد مارکس بر فلسفۀ حقِ هگل (1843) هستند و این استدلال نیز با چنان وضوحی نگاشته شده که در کمتر جایی از آن، نیاز به توضیح، ضرورت یابد.
درست به مانند نیچه، مارکس نیز این عمل جادویی خداکشی را پیشانگاشت میگیرد: «نقدِ دین، پیشانگاشتِ همۀ نقدهاست». در این نگرش خدا هرگز چیزی نیست مگر ساختۀ دست انسان.
در این زمینه: دیوانه ای در پی خدا
برگرفته از کتاب: علم، سیاست و گنوسیسم