دموکراسی
اگر دولت میخواهد موفق باشد و با موفقیت ارتباطات لازم بین شهروندان و نهادهای دولتی ایجاد کند، مسلماً این امر با دموکراسی مستقیم امکانپذیر نیست.
مشکلات دموکراسی مستقیم – نیاز به ساخت و تنظیم فرایند تصمیمسازی دموکراتیک، توانمندی محدود رایدهندگان، و سختی وضع قوانین منسجم و قطعی – به لزوم قانونگذاری اشاره میکند، نهادی که شامل دستهای از اهالی کشور است که دور هم جمع شدهاند تا تصمیمهای موفق بگیرند.
البته از این استدلال چنین نتیجهگیری نمیشود که ناکامی دموکراسی مستقیم به معنای موفقیت خواهرزادهاش، دموکراسی انتخابی است؛ هرکدام از این دو الگو میتواند به طور مهلک معیوب از کار درآید.
اما، در این بخش بحث خواهد شد که در مقابل دموکراسی مستقیم، دموکراسی نمایندگی یک آرمان دست یافتنی است، چیزی که دولتها برای استقرار و حمایت از آن باید تلاش کنند.
این بخش روی محتوی دموکراسی انتخابی و انواع مختلف نمایندگی مورد لزوم آن تأمل میکند.
در کتاب مفهوم نمایندگی، خانم هانا پیتکین، طیفی از معانی ممکن که نمایندگی در بستر سیاسی به خود میگیرد را تعریف کرده است. برای منظور ما، سه نوع نمایندگی اهمیت دارد:
نمایندگی توصیفی، نمایندگی دستورالعملی، و نمایندگی معتمد. استدلال خواهد شد که نوع نمایندگی تولیتی، آنی است که در نقش قانونی قانونگذاری جا میافتد – ولیکن آن دو الگوی نمایندگی بصیرتهایی دارند که با نوع امینی منطبق است و میتواند مشمول آن تفسیر شود.
برگرفته از کتاب اصول مشروطه خواهی
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم