دیدگاه راسل در مورد رفتار انسان دیدگاه راسل در مورد رفتار انسان ریشه در سنت تجربی - نشر پیله

دیدگاه راسل در مورد رفتار انسان

کتاب چیزی که من اعتقاد دارم
Rate this post

رفتار انسان

در طول جنگ جهانی اول راسل فهمید که استعداد خارق العاده ای برای سخنرانی و تشویق مخاطبان دارد. وی عمیقا با جنگ مخالف بود و به عنوان عضوی از اتحادیه دموکراتیک در اوایل جنگ و بعداً به عنوان رهبر سازمان خلع سلاح هسته ای، بی وقفه کار کرد تا جنگ به پایان برسد.

او همچنین ایالات متحده را متقاعد نمود که بی طرف بماند، از فرمان شکنان که پرونده معافیت داشتند در مقابل سوءاستفاده در دادگاه‌ها و از بدرفتاری در زندان یا ارتش، در صورت پایان یافتن در آنجا حمایت می کرد. این فعالیت ها موجب استاد شدن راسل در کالج ترینیتی کمبریج شد، و از طرفی او را نیز وارد دنیایی جدیدی کرد.

راسل علاوه بر برگزاری جلسات بی شمار با هدف خاتمه دادن به جنگ و نجات فرمان شکنان وجدانی، یک سری سخنرانی های بسیار موفقی را در زمینه اصول نوسازی  اجتماعی ارائه داد. این تا حدی پیش رفت که او برای خودش، فلسفه سیاسی واحدی داشت و در کتاب کوتاهی از سخنرانی هایش آن را ذکر کرد.

آنچه که  در کتاب چیزی که من اعتقاد دارم به طور خلاصه آمده در “اصول نوسازی اجتماعی” به طور مفصل مورد بحث قرار گرفته است. اما سه اصل مهم وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود.

دیدگاه راسل در مورد رفتار انسان ریشه در سنت تجربی دارد که میل به انجام عمل را برانگیخته و نقش عقل در اینجا راهنمای ما برای رسیدن به آنچه است که می خواهیم و نه اینکه دنبال چه باشیم.

یا همانطور که هیوم به وضوح و زیبایی راسل می گوید، عقل برده احساسات است و باید اینگونه باشد. این استدلالی برای “عمل کردن از روی انگیزها و بدون فکر قبلی ” در معنای عام نیست. راسل اعتقاد داشت که باید عمیقا فکر کنیم که چه چیزی می خواهیم و او می خواست بیشتر و بیشتر از لحاظ علمی به ما بگوید که در مورد آنچه باید در زندگی مان انجام دهیم بسیار تامل کنیم. به عبارت دیگر، آن استدلالی برای تلاش به منظور درک آنچه بود که واقعاً می خواهیم انجام دهیم.

نظرات راسل درباره اساس خواسته های ما فراتر از این می رود. او به خوبی با کارهای ریورس آشنایی داشت، روانپزشک درمان کننده زیگفرید ساسون و افراد دیگری که از اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک و امثال آن رنج می بردند و اولین فرد در انگلیس بود که از نظریات فروید استفاده کرد. ریورس اعتقاد داشت فروید در بینشهایش اغراق می کند، اما در این شکی نداشت که همه ما بیش از آن چیزی که فکر می کنیم مدیون انگیزه های پنهان فروید هستیم.

راسل نیز چنین نظری داشت.

به ویژه ، راسل بیشتر اعتقاد داشت که انسان به طور غریزی علاقه به نابودی دارد، چیزی که فروید آن را  “آرزوی مرگ” می نامد. برای او مثل روز روشن بود که جنگ بین کشورها غیر ضروری است، اما کاملا  احمقانه به نظر می رسید، اگر او باور نداشت که هیچ چیزی به  غیر از اشتیاق به ویرانی و تمایل رزمندگان برای تحمیل رنج به دیگران به قیمت رنج خودشان، دلیل جنگ نخواهد بود.

با این حال،  باور به هیچ، بی معنی انگاری است و می تواند صلح جویی راسل را بیهوده جلوه دهد. اگر ما مصمم هستیم که بدون هیچ دلیل محکمی، خودمان را نابود کنیم،  تنها سؤال جالب که به ذهن می رسد این است که چقدر قبل از این خواهد بود که ما فناوری را برای نابودی کامل خودمان پیدا کنیم .

راسل همیشه برای ابراز مخالفتش در مورد اشتیاق نسبت به ارتکاب به قتل و خودکشی آماده بود، اما در لحظات تحلیلی تر، او دیدگاه های متفاوت و مفصل تری را  پیشنهاد می کرد.

این دیدگاه، فرضیه دوم سیاست راسل بود. او از اصولی می گفت که در حقیقت دو نوع غریزه بودند. غریزه  مالکیت به دنبال مالکیت چیزهای واضح و روشن می باشد که ما را به رقابت با یکدیگر سوق می دهد، در حالی که غریزه خلاق باعث می شود که به دنبال چیزهایی باشیم که هر فردی می تواند داشته باشد، بدون اینکه مانع دیگری شویم. اگر دانشمندان آلمانی قضایای جدید خیره کننده ای را در فیزیک کشف کردند، این باعث کشف کمتر  قضیه های جدید خیره کننده توسط دانشمندان فرانسوی و انگلیسی نشد، در حالی که مستعره آلمان در جنوب غربی آفریقا بسیار بیشتر از فرانسه و انگلیس بدون در نظر گرفتن ساکنان اصلی بود.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب چیزی که من اعتقاد دارم

قیمت اصلی 49200تومان بود.قیمت فعلی 44500تومان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *