قانون بشری، همیشه قانون قوی‌تر استقانون بشری، همیشه قانون قوی‌تر است - نشر پیله

قانون بشری، همیشه قانون قوی‌تر است

کتاب بشر و تکنیک
Rate this post

از رهگذر پیکار گوشتخواران منفرد، جَنگ به منزله‌ی اقدامی از سوی قبیله‌ای علیه قبیله دیگر، با رهبران و پیروان، با قَدم‌رُوها، تهاجمات و نَبردهای سازمان‌یافته موجودیت یافت. و از رهگذر انهزام این هستی‌یافتگانِ غلبه شده بود که قانون به شکست‌خوردگان تحمیل ‌‌شد.

قانون بشری

قانون بشری، همیشه قانون قوی‌تر است که ضعیف‌تر باید از آن پیروی کند؛ و این قانون- که به عنوان مقوله‌ای پایدار میان قبایل تلقی شده- همان “صُلح” است. و چنین صلحی نیز در درون قبیله حاکم است ـــ به نَحوی که نیروهای آن می‌توانند برای اقدامی خارجی در دسترس باشند؛ به بیان دیگر، دولت عبارت از نظم داخلی مردمی برای مقصود خارجی خویش است. دولت به عنوان صورت و به منزله‌ی امکان، همان تاریخ فعلیتِ یک قوم است.

اما تاریخِ دیروز و همچنین امروز، تاریخ جَنگ است. سیاست صرفاً جایگزینی موقت برای جنگ است، و از تسلیحات فکریِ بیشترْ استفاده می‌کند. و مردانِ یک اجتماع اساساً مترادف ارتش آن هستند.

شخصیت جانور شکارگر آزاد، در قالب خصایص اصلی آن، از فَرد به افرادی سازمان‌یافته منتقل می‌شود که حیوانی با یک روح و دست‌های بسیار است.تکنیک‌های (صناعات) حکومت، جنگ و دیپلماسی، همگی همین ریشه یکسان را دارا هستند؛ و در تمامی اَعصار، رابطه متقابل عمیق با یکدیگر دارا بوده‌اند.

مردمانی هستند که نژادهای قدرتمند آنها، مَنش جانور شکارگر، دَرنده، غالب، اَرباب‌گون، دوستدارِ ستیز با  انسان‌هایی را حفظ کرده است که نَبردِ اقتصادی علیه طبیعت را به دیگرانی واگذار می‌کنند که در موقع مُقتضی، هم‌ایشان را چپاول کرده و مطیع می‌دارند. دزدی دریایی، به اندازه‌ی دریانوردی قدمت دارد؛ شبیخون به راه‌های تجاری، به اندازه‌ی کوچ‌گری قدمت دارد؛ و هر جا که دهقانی وجود داشته، بردگیِ او توسط اشرافزاده‌ای جنگجو نیز وجود داشته است.

زیرا با سازمانِ بنگاه‌ها است که تفکیک جنبه‌های سیاسی و اقتصادی زندگی- که در راستای قدرت و در راستای غنیمت سو گرفته- به وجود می‌آید. ما نَه تنها گویایی درونی مردم را مطابق با فعالیت‌ها درمی‌یابیم- مثلاً جنگجویان و کارگران، رؤسا و دهقانان؛ بلکه سازمانِ کل قبایل برای یک شغل اقتصادی واحد را نیز از این رهگذر درک می‌کنیم.

شواهد گواه آنند که حتی در آن زمان، حتماً قبایل شکارگر، دامدار و کشاورز، دهکده‌های مَعدنکاری، سُفالگری و  ماهیگیری، سازمان‌های سیاسی دریانوردان و سوداگران وجود داشته است- و علاوه بر آنها، مردمی فاتح بدون هر گونه اشتغال اقتصادی. هر چه نَبرد برای قدرت و غنیمتْ سخت‌تر باشد، پیوندِ افراد با قانون و زورْ نزدیک‌تر و شدیدتر است.

در این زمینه: بشر چیست

برگرفته از کتاب بشر و تکنیک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *