اگرچه اکثر نمونههای اسپیواک در «آیا فرودست میتواند سخن بگوید؟» از فرهنگ هندی گرفته شدهاند، مشکلات بازنمایی که شناسایی میکند و روششناسی ضد ذاتگرایانه آن (تأکید بر اینکه فرودستان میتوانند امیال و منافع متفاوتی داشته باشند)، به گونهای طراحی شدهاند که با بخشهای مختلف جهان و دورههای مختلف تاریخی سازگار باشند.
- با این حال، بسیار مهم است که بهخاطر داشته باشیم این مقاله راهنمای عملی نیست که بتوانیم در هر موقعیتی از آن استفاده کنیم.
فرودست در تفکر اسپیواک
اسپیواک در این مقاله تصریح میکند که «نمونه هند را نمیتوان نماینده همه کشورها، ملتها، فرهنگها و موارد مشابه آن دانست که ممکن است از آن بهعنوان دیگری* اروپا بهعنوان خود نام برد».
اسپیواک هشدار میدهد که صرف وضعیت مشابه در حاشیهبودگی فرودستان هندی و فرودستان کشورهای دیگر بهمعنای همسانی وضعیت آنها نیست.
اسپیواک موضع خود را بهعنوان یک موضع «کلاسیک واسازانه» توصیف میکند که در این مورد بهدنبال حل «موقعیتی و نه همیشگی» مشکلات است. هیچ راهحلی هرگز راهحل آرمانی برای همه زمانها و مکانها نیست و راهحلها باید با شرایط متغیر تاریخی، سیاسی و جغرافیایی سازگار شوند.
عدم تعهد اسپیواک به یک روششناسی واحد و باثبات همزمان نقطه قوت و ضعف مقاله او است.
او با ارائه یک چارچوب متغیر تفسیر به حل این مشکل میپردازد که چارچوبهای ثابت با همه نمونهها مطابقت ندارند.
با این همه، این رویکرد با عدم تعریف دقیق کاری که ما باید در موقعیتهای مرتبط با فرودستبودگی انجام دهیم، بدون جهت یا شکل میتواند نگرانکننده باشد.
- افزون بر این، اگر قرار باشد هر روش و هر نقطه معنایی باثباتی تضعیف شود، این سوال مطرح میشود که چرا باید از روششناسی واسازانه استفاده کرد.
اگر قرار باشد به همه چیز شک کنیم، آیا نباید بههمان اندازه که خود معنای باثبات را زیر سوال میبریم، در زیر سوال بردن واسازانه ثبات نیز شک کنیم؟
در این زمینه: آیا فرودست می تواند سخن بگوید
برگرفته از کتاب: تحلیلی در باب آیا فرودست می تواند سخن بگوید