یوزف گوبلز پیش از شروع اولین موج اقدامات یهودستیزانه منشور آتلانتیک - نشر پیله

منشور آتلانتیک

کتاب جهان بینی آدولف هیتلر
Rate this post

این واقعیت که هیتلر در پاییز سال 1941 راه را برای «اجرای برنامۀ جامع کشتار یهودیان اروپایی» در طول جنگ هموار نمود، در اصل تا حدی مرتبط با برخی تغییرات در وضعیت سیاست جهانی بوده است.

هیتلر و یهودیان

در ماه آگوست سال 1941، فرانکلین روزولت رئیس‌جمهور ایالات متحدۀ آمریکا و وینتسون چرچیل نخست‌وزیر انگلستان، بر سر «منشور آتلانتیک» به توافق دست یافتند، که بر اساس آن «هدف مشترک» خود را «نابودی نهایی استبداد نازی‌ها» اعلام کردند و به آن متعهد شدند.

گوبلز در این مورد گفته بود: « چرچیل آشکارا تصمیم گرفته است که پای آمریکا را به جنگ باز کند. اما در حال حاضر با توجه به افکار عمومی آمریکا، روزولت نمی‌تواند این کشور را واردِ جنگ نماید. به این ترتیب آنها ظاهراً بر سر یک بلوف تبلیغاتی توافق کرده‌اند».

یوآخیم فون ریبن‌تروپ، وزیر امور خارجه نیز از ارزیابی مشابهی برخوردار بود و به هیتلر در این زمینه نوشت که این منشور آتلانتیک یک «بلوف بسیار بزرگ» است. با وجود چنین ارزیابی‌هایی که در آن زمان معتبر دانسته می‌شدند، اما هیتلر نمی‌توانست این واقعیت را نادیده بگیرد که سیاست ایالات متحدۀ آمریکا از انزواگرایی به مداخله‌گرایی در حال تغییر بود.

کنگرۀ ایالات متحده در فوریۀ سال 1941 لایحۀ موسوم به «وام و اجاره» را به تصویب رساند که بر اساس آن دولت آن کشور (که هنوز به طور رسمی در جنگ بی‌طرف بود) می‌توانست ابزار جنگی نظیر سلاح، مهمات، وسایل نقلیه، سوخت، غذا و هواپیما به کشورهایی که در حال جنگ با نیروهای محور بودند، ارسال نماید.

با تصویب چنین لایحه‌ای که یک «گام بزرگ به سوی جنگ» تلقی می‌گشت، یک «ائتلاف سیاسی» بین آمریکا و انگلستان ایجاد شد، که برلین نسبت به آن بی‌توجه نبود. به وضوح آمریکا در صدد «ایفای نقشی فعال‌تر در جنگ بود، موضوعی که به معنای جنگی محدود علیه آلمان محسوب می‌گشت و خطر فزایندۀ خصومت آشکار و در نتیجه ورودِ علنی آمریکا به جنگ را، به همراه داشت».

هیتلر همواره به یهودیان به عنوان «گروگان» می‌نگریست و قصد داشت از آنها برای رسیدن به اهداف خود استفاده نماید. برای نمونه تحریم سراسری تجارت یهودیان در ماه آپریل سال 1933 تلاشی بود که هیتلر در نظر داشت با کمک تبعیض و اذیت کردن یهودیان آلمانی، بر آمریکا فشار وارد نماید.

یوزف گوبلز پیش از شروع اولین موج اقدامات یهودستیزانه در گزارش‌های روزانۀ خود می‌نویسد: «شاید یهودیان خارجی هنگامی که متوجه شوند هم‌نژادهای آلمانی آنها دچار دردسر شده‌اند، به فکر چاره بیفتند».

همان‌گونه که گوبلز در یادداشت‌های روزانۀ خود اشاره کرده، حتی در جلسه‌ای با هیتلر صحبت از «وثیقه» به میان آمده است: «مسئلۀ حائز اهمیت این است که به یهودیان فشار وارد شود. در ده سال  آینده آنها می‌بایست از آلمان طرد شده باشند. اما در حال حاضر می‌خواهیم آنها را به عنوان وثیقه نگه داریم».

به این ترتیب امکان «گروگان‌گیری» نیز به عنوان بخشی از «برنامۀ ماداگاسکار» لحاظ شد. همان‌گونه که وزارت امور خارجه مسئلۀ انتقال یهودیان به جزیرۀ ماداگاسکار را پیشنهاد کرده بود، حال امکان «جدایی بین یهودیان شرقی و غربی» نیز وجود داشت،  امکانی که از این مزیت برخوردار بود که «آلمان می‌تواند از یهودیان شرقی به منزلۀ وثیقه‌ استفاده نماید تا به یهودیان آمریکا در مبارزه علیه آلمان فشار وارد نماید و مبارزۀ آنها را متوقف کند. در مقابل، یهودیان غربی از اروپا طرد و برای مثال به مادگاسکار منتقل می‌شوند».

در این زمینه: هیتلر در دوران زندان

برگرفته از کتاب جهان بینی آدولف هیتلر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *