من از قدرت دگرگونی كلمات قدردانم کلمات می‌توانند روح را دوباره به پرواز در آورند - نشر پیله

من از قدرت دگرگونی كلمات قدردانم

کتاب بازگشت به خانه
Rate this post

کلمات می‌­توانند روح را دوباره به پرواز در آورند

کلمات برای یک فرد به اندازه رفتن به بالاتر از بالاترین ابرها الهام بخش باشند. اما یک نقطه مقابل تاریک نیز وجود دارد که می­‌تواند امیدهای فرد را به زیر سطح بکشاند.

تبعید کنند به اعماق پرتگاهی که فاقد هرگونه نور است. من هرگز نفهمیدم که این اثرات متفاوت چگونه با سرعت می­‌توانند از دور ترین نقطه به دیگری نوسان کنند.

همان پتو بافتنی را که قبلاً به عنوان دخترکی زیر آن مخفی می‌­شدم، چنگ می­‌زنم. با یک کتاب داستان و چراغ قوه، یک قلعه خیالی را در زیر آن برای خودم تصور می­‌کنم.

پتوی پنبه­‌ای من را از واقعیت ناگوار و فراتر از مرز آن محافظت می‌­کرد. زمانی قادر به پوشاندن تمام بدنم بود، اکنون فقط به سینه‌­ام می‌­رسد.

اثبات این است که برخی از موارد با گذشت زمان رشد کرده‌­اند. در رختخواب می‌­چرخم و به کتاب دیلون روی میز کنارم چشمک می‌­زنم، این یک رویا نبود. پرنده طلوع خورشید را با ملودی دلنشینش خوش آمد می­‌گوید، بیرون پنجره باز اتاق، نسیم عطر ملایم چمن تازه را به اتاق خواب منتقل می‌­کند.

چیزهای خوبی در جهان وجود دارد که می توان آنها را متوجه شد. درعوض، این ظروف  چینی با گوشه‌­ای ترک خورده  توجه من را به خود جلب می‌­کند.

خانه جایی است که عشق وجود دارد،  علامت چشم زخم کنار در آویزان است. در این لحظه فوق العاده، من آگاه می­‌شوم که چگونه کلمات می‌­توانند ما را وادار کنند که با حقیقت ترسناک روبرو شویم.

با وجود این همه یادآوری­های زیبا از اطرافم، می­فهمم که هیچ خوش بینی در داخل این مکان وجود ندارد. اینجا خانه نیست، در اینجا عشق وجود ندارد.

این عواقب انتخاب­‌های من است. من زنی صدمه دیده هستم، کسی  که عشق و علاقه واقعی مشترک با من داشت را از خودم راندم.

دیلون از بین رفته است تا ابد… نفس عمیقی از ریه­‌ها می­‌کشم. این یک تلاش بیهوده برای نجات من از این احساس ناامیدی مطلق است. در یک عمل دفاعی روان‌شناختی، افکار من در جایی دیگر، پایین راهرو اتاق خواب، سرازیر می­‌شوند.

راسل برادر بزرگتر است که من را به عنوان یک کودک تحسین کرده. او من را ترک کرده است تا خودم با این زمینه از بقایای جسمی و روحی برخورد کنم. من نمی دانم پدرم کیست و با توجه به سابقه‌­ام، مطمئن نیستم که می­‌خواهم بدانم. همه چیز در مورد زندگی من غم انگیز است.

ده­‌ها سال است که در این وضع سردرگمم، منتظر یک هیولا که مرا بکشاند زیر سطح آب،  با احساس وزن بدن که در این تشک در حال غرق شدن است، تصور می­‌کنم در حال غرق شدن در ریگ روان هستم.

هرچه بیشتر حرکت کنم، بیشتر فرو می‌­روم. باید راه بهتری برای گذراندن زندگی وجود داشته باشد. وقت آن است که با حقیقت روبرو شوم.

کتاب بازگشت به خانه

من با هر شرایطی از عشق جدا نمی­‌شوم، من هرگز از عشق جدا نبوده­ام. زندگی یک چیز مسالمت آمیز و انفرادی است که بسیاری از افراد آن را پاداش می­‌دهند.

چرا نباید یکی از آنها باشم؟ با کمال تعجب، من تصمیم می‌­گیرم خودم را آزاد کنم، حتی اگر ندانم این کار مرا به کجا می برد. کنار گذاشتن موقعیت بی حس و حال من یک انتخاب آسان است.

پس از برقراری چند تماس تلفنی، یک کمک مالی قابل توجهی به پناهگاه بی خانمان­‌های محلی ترتیب می‌­دهم.

بقیه اموال مادرم را برای اداره املاک و مستغلات واگذار می‌­کنم. من دیگر نمی خواهم آنها را ببینم.

هزینه‌­های زندگی در بالاترین حد است، اما شایسته است که هرچه سریع‌تر از این پوسته خالی، عاری از عشق فرار کنم.

ما بیشتر در برگه ای دیگر در مورد بخشی از  این کتاب مطلب گذاشته ایم

برگرفته از کتاب بازگشت به خانه

نوشته‌ی دیو کنچر

ترجمه‌ی زهرا صالحی

ادبیات داستانی

کتاب بازگشت به خانه

Original price was: 86400تومان.Current price is: 80000تومان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *