ناخودآگاهمان مرگ خودش را باور نداردناخودآگاه و مرگ - نشر پیله

ناخودآگاه و مرگ

کتاب تاملاتی دربارۀ جنگ و مرگ
Rate this post

ناخودآگاهمان مرگ خودش را باور ندارد، گویی جاودانه است. آنچه آن را ناخودآگاه می‌نامیم، «شامل عمیق‌ترین لایه‌های روانی ما هستند که تکانه‌ها آن‌ها را تشکیل می‌دهند»، این تکانه‌ها هر مورد غیرمنفی یا هر نوع انکار را تشخیص می‌دهند و تضادها را از هم تفکیک می‌کنند، به‌طوری‌که مرگ خود را نمی‌پذیرند و فقط می‌توانند محتوای منفی را منتقل کنند.

مرگ

تکانه‌هایمان مطلقاً ایده مرگ را نمی‌پذیرند و این شاید همان راز واقعی قهرمانی باشد. اساس منطقی قهرمانی و رشادت بر تصمیمی استوار است که زندگی شخصی فرد نمی‌تواند به اندازۀ آرمان‌های مبهم مشترک خاص بی‌ارزش باشد.

اما من معتقدم که قهرمانی و رشادت چه به طور غریزی چه بر اساس تکانه‌ها، غالباً مستقل از چنین انگیزه‌هایی هستند و اساساً با اطمینان خاطر در برابر خطر مقاومت می‌کند، مانند شخصیت هانس سنگتراش در نمایش‌نامه‌ای از لوودیک آنزن گروبر که همین اطمینان به او الهام می‌بخشید تا همیشه به خودش بگوید:

هیچ اتفاقی برای تو نمی‌افتد و یا اینکه انگیزه‌ها فقط برای دوری از تردیدهایی هستند که ممکن است واکنش‌های قهرمانانۀ مشابه در ناخودآگاه را مهار کنند. ترس از مرگ غالباً بیشتر از آنچه ما آگاهیم بر ما کنترل دارد و این ترس نسبتاً در درجه دوم اهمیت قرار دارد و معمولاً نتیجۀ آگاهی از گناه است.

در این زمینه: جامعه متمدن

برگرفته از کتاب تاملاتی دربارۀ جنگ و مرگ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *