ترافالگار
یکی از بزرگترین مبارزات دریایی در تاریخ به شمار میرود. ناوگان سلطنتی بریتانیا به طرز شگفت انگیزی نیروی دریایی متفق فرانسه و اسپانیا را در جنگهای ناپلئونی شکست داد. پیامد آن برتری نیروی دریایی بریتانیا در صد سال آتی بود. آمیرال نلسون با به کارگیری تاکتیکهای هوشمندانه توانست ناوگان فرانسوی- اسپانیایی (شامل 22 تا 33 کشتی) را بدون اینکه حتی یک کشتی بریتانیایی را از دست دهد (27 کشتی بریتانیایی)، نابود کند. شروع بازی او احتمالا مهمترین بخش مبارزه قلمداد میشود. از دریا، آزادی.
نبرد ترافالگار از این جهت خارق العاده بود که پس از 16 سال جنگ پی در پی تنها در یک مبارزه نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا را به پیروزی در برابر ناوگان متفق فرانسه و اسپانیا رساند. دریاسالار ویسکونت لرد نلسون مردی بود که میشد روی او حساب باز کرد. به معنای واقعی کلمه. دریاسالار ویلنوو در بندرگاه اسپانیا در کادیز متوقف شده بود، و این موضوع خشم ناپلونی را برانگیخت و باعث شد تا کشتیهای خود را در کانال انگلیس برای حمل و نقل تهاجمی فراخوانند. ویلنوو از نلسون میترسید. ظاهرا بیشتر از کورسیکن کوچک. تا اینکه در نهایت خبر نادرستی از یک کاپیتان آمریکایی دریافت کرد مبنی بر اینکه نلسون هنوز در لندن است، او هم در این هنگام نهایتا سرزنشهای گزنده ناپلئون را مورد توجه قرار داد و جسارت کرده و محاصره ناوچههای کوچک انگلیس را شکست. البته او نمیدانست که ناوگان سلطنتی اصلی به فرماندهی خود نلسون در دریا انتظار او را میکشد.
وقتی دیگر فرار برای ویلنوو دیر شده بود، نلسون و کشتی عالیجناب با اسم پیروزی نمایان گشتند. ویلنوو و دریاسالارها دی آلیوا و سیسترناس از اسپانیا با آن آرایش سنتی مربوط به خطوط کشتیها برای مبارزه آماده شدند.
در مقابل، نلسون رویکرد نامتعارفتری نسبت به خط دشمن اتخاذ نمود. نلسون به جای اینکه نیروهای خود را در خطی موازی و مخالف برای مبارزهای گسترده قرار دهد، ناوگان خود را که از نظر تعداد کمتر از ناوگان دشمن بود به دو دسته تقسیم کرد تا به طور عمود حمله کنند. این یک آغاز غیرمعمول و موثر برای نبردی بزرگ به شمار میرفت. کشتی دریادار با نام پیروزی در سومین خط حمله به دشمن قرار گرفت، از وسط عبور کرد و به طلایه دار ناوگان متفقین حمله ور شد. باد ملایم کشتی طلایه دار را تقریبا از میدان به در کرد، زیرا زمان زیادی لازم بود تا بتواند برگردد و وارد مبارزه شود. کمک رسانی دیر انجام شد. در این میان معاون دریاسالار کولینگوود در کشتی فرمانروای سلطنتی HMS به دو سوم نیروهای دشمن حمله کرد و باعث عقب نشینی آنها شد.
نلسون بین کشتی فرانسوی دریاسالار بوسنتور و کشتی فرانسوی ردوبتابل قرار گرفت. این دو کشتی خیلی به هم نزدیک بودند، بنابراین کشتی پیروزی به راحتی به کشتی ردوبتابل کوبید و همینطورکه بین دو کشتی قرار گرفته بود هر دو طرف را به آتش بست. آن کشتیهایی که کشتی پیروزی را دنبال میکردند به محض رسیدن به کشتیهای فرانسوی و اسپانیایی حمله ور شدند. این استراتژی نامتعارف نلسون بود.
در مورد تفاوت تاکتیک بین این دو ناوگان، فرانسویها و اسپانیاییها با این دیدگاه که قابلیت مانور دشمن را از بین میبرند به عرشه و دیرک کشتیهای بریتانیایی حمله ور شدند. در مقابل، ناوگان سلطنتی به زیر عرشه و به سمت توپخانه دشمن حمله ور شدند، اسلحهها را از کار انداختند و یک آشفتگی کلی ایجاد کردند. کشته شدگان بریتانیایی 1587 نفر بودند. و هر چند هیچ وقت مشخص نشد که فرانسه و اسپانیا چه تعداد کشته داده است، اما به طور کلی تعداد کشته شدگان 16000 نفر تخمین زده میشود. اسلحه داران بریتانیا از مهارت بیشتری برخوردار بودند.
دریاسالار ویسکونت لرد نلسون، در حالیکه با لباسی فاخر در عرشه کشتی پیروزی ایستاده بود از سمت یک تیرانداز ماهر در کشتی ردوبتابل مورد اصابت گلوله قرار گرفت. او را به کابین کشتی بردند، که در آنجا نیز یکساعت بعد وقتی از پیروزی باشکوه بریتانیا مطمئن شد، چشم از جهان گشود.
شروع موثر تماس دارای اهمیت است. اما اکثر افراد به میزان اهمیت آن واقف نیستند. در حقیقت، تحقیقات هوتوایت در زمینه مقدمات تماس بیانگر بینشهایی حیرتآور است.
برای مثال، برداشتهای اولیه، جز اینکه به دلایلی قابل توجه فجیع نباشند، تماسی را به همراه نخواهند داشت. شواهد نشان میدهد که افراد در اولین تعامل خود کمتر از آنچه ما تصور میکنیم به جزئیات توجه دارند. شروع نامتعارف یا حتی عجیب میتواند به راحتی به پیامدهای موفق منجر گردد. ما معمولا در مراحل اولیه تعامل با دیگران آنقدر لبریز از اطلاعات میشویم که یا هیچ متوجه نمیشویم یا فورا بعضی موارد مشهود را از یاد میبریم. چند بار پیش آمده که با فرد جدیدی آشنا شوید و 10 ثانیه بعد اسم او را فراموش کنید؟ چرا باید چیزی با اهمیت همچون اسم فرد مقابل را فراموش کنید؟ زیرا ذهن شما از موارد دیگر پر شده است، مثلا اینکه چه میخواهید بگویید. در واقع ذهن شما گنجایش همه این جزئیات را ندارد. بسیاری از برداشتهای مهم در همان دقایق ابتدایی یک ملاقات کم اهمیت میشوند.
در قدیم به فروشندگان آموزش داده میشد که نه تنها آغاز یک ملاقات اهمیت دارد، بلکه بسیار حیاتی است. بر اساس عقیده عمومی، دو روش موفق برای آغاز یک تماس وجود دارد:
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم
برگرفته از کتاب پیروزی در نبرد فروش