نظریه های توطئه
نظریه توطئه بر اثر یک موضوع مرموز وسوسهبرانگیز بهوجود میآید. بنابراین قابلیت جذب طیف وسیعی از مخاطبان را دارند. چنین جذابیت گسترده نظریههای توطئه، به علت جایگاه آنها در فرهنگ عمومی است. خیلی از فیلمهای تأثیرگذار این ایده را پروراندند که مردم توسط شیاطین یا نیروهای پنهان گول خوردهاند.
هولوکاست هم نمونه یک توطئه واقعی بود. در حالی که یهودیان زیادی در دهه 1930 و اوایل دهه 1940 در آلمان نازی کشته شدند، نازیها امیدوار بودند که به علت فضای خصمآلود کشور بیشتر یهودیان کشور را داوطلبانه ترک کنند. اما قضیه طبق خواسته هیتلر پیش نرفت. در ژانویه 1942 افرادی شامل پانزده مأمور رتبه بالا و افسر آلمانی بهطور مخفیانه در «وانزه» شهری در حومه برلین جمع شدند. هیتلر شخصاً حضور نداشت.
هدف جلسه طراحی یک نقشه واقعی برای اجرای دستور اخیر هیتلر بود که منجر به انهدام فیزیکی تمام یهودیان در اروپا شد. این جلسه با نام کنفرانس وانزه شهرت یافت. آن نشانه آغاز تبعید گسترده یهودیان به اردوگاههای مرگ نازی یعنی جایی که یهودیان در اتاقهای گاز و در یک مقیاس بیسابقه کشته شدند، بود.
ماجرای هولوکاست از بزرگترین تراژدیهای تاریخ بشر است. تا سال 1947 شاهدی مبنی بر حقیقت کنفرانس وانزه پیدا نشد.
این کتاب در مورد روانشناسی نظریههای توطئه است. فضای مجازی پر از نظریههای توطئه قابل قبول یا گاهی حداقل در تئوری ممکن است. بعضی از نظریههای توطئه عجیب و قریب و ناممکن هستند. مثلاً اینکه کره زمین توسط سوسمارهای تغییر شکل داده به عنوان انسان اداره میشود.
از گذشته تاکنون نظریههای توطئه زیادی وجود داشته، مثل توطئه مجلس سنای روم برای کشتن ژولیوس سزار تا زمان حال که موبایل آنجلا مرکر صدراعظم آلمان توسط آژانس اطلاعات سری آمریکا به طور پنهانی چک میشود. پس همه نظریههای توطئه غیرعقلانی نیستند. در کتاب حاضر خواهم گفت که میل انسانها برای باور نظریههای توطئه، ریشه در پروسههای روانشناختی قابل پیشبینی، قابل تشخیص و مشابه هم دارند.
برگرفته از کتاب روانشناسی نظریه های توطئه
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم