با خواندن کتاب تاریخ جنون یا الفاظ و اشیا آنچه توجه ما را به خود جلب میکند، حضور یک تفکر تحلیلی به غایت دقیق و نافذ است. این تفکر از پشتیبانی نوشتههایی برخوردار است که تکانههایش منحصراً مربوط به یک فیلسوف نیست، بلکه یک نویسنده را نیز آشکار میکند.
میشل فوکو
با تفسیر کار شما، به راستی میتوان به اندیشهها، مفاهیم، و تحلیلهایتان پی برد، اما چنین تفسیری نمیتواند به متونتان بعد گستردهتری ببخشد، و گشودگی به حوزهای را برایش فراهم سازد که صرفاً ناشی از نوشتههای گفتمانی نیست بلکه منتج از نوشتههای ادبی است.
با خواندن کار شما این تصور ایجاد میشود که تفکرتان از یک صورتبندی دقیق و تعدیل شده منفک نیست و آن این است که اگر جمله آهنگش را پیدا نکند، و همراه با یک آهنگ ادا نشود و توسعه نیابد، در آن صورت تفکر از دقت کمتری برخوردار خواهد شد. بنابراین من مایلم بدانم که عمل نوشتن برای شما بیانگر چیست؟
در این زمینه: ترس از صحنه
برگرفته از کتاب کلام بعداز مرگ آغاز میشود