دیالوگ سقراطی
گفتگوهای سقراطی را تقریباً هیچگاه نمیتوان به عنوان مشورت با هدف تصمیمگیری و عمل توصیف کرد. تفکر سقراطی، مادامی که «کاربست عمومی عقل است»، عمل را تضعیف میکند، به این معنا که هدف اعلام نشدۀ آن واداشتن آدمیان به تأنی است.
با این حال، این نوع تفکر دقیقاً مقدمات داوری را فراهم میکند، زیرا تأثیر تعلیق کنندهای بر همۀ «عادتهای ثابت فکری، قواعد و معیارهای متصلب شده» دارد. همانطور که آرنت در 1973 در همایشی دربارۀ کار خود بیان کرد:
من فکر میکنم که این «اندیشیدن»… – اندیشیدن به معنای سقراطی- عمل مامایی و قابلگی است.
به این معنا که شما همۀ نظرات و پیشداوریهای خود و آنچه در چنته دارید را مطرح میکنید و میدانید که سقراط هرگز در هیچ یک از گفتگوهای {افلاطونی} هیچ کودکی را {در ذهن} نیافت که نطفهای نداشته باشد.
شما بعد از تفکر به نحوی تهی میشوید… و هنگامی که تهی میشوید، به شیوهای که گفتن آن دشوار است، برای داوری مهیا میشوید. به این معنا که بدون داشتن کتابچۀ قواعد که بتوانید مورد خاصی را در آن ثبت کنید، باید بتوانید بگویید «این خوب است»، «این بد است»، «این درست است»، «این اشتباه است»، «این زیباست» و «این زشت است»… ما اکنون آماده هستیم تا با پدیدهها، بدون هیچگونه نظام از پیش اندیشیدهای، بهاصطلاح روبهرو و مواجه شویم.
آرنت بیش از هر چیز برای این آمادگی سلبی که تفکر برای داوری فراهم میکند ارزش قائل بود و بیم آن داشت که در حال محو شدن از جهان باشد. داوری دربارۀ یک پدیده یا رویداد خاص میتواند «نتیجۀ جانبی» تفکر باشد، نه به این دلیل که به هیچوجه نتیجۀ مستقیم اندیشیدن نیست بلکه بیشتر از آن رو که تفکر فضا را شفاف میکند و آن را ممکن میسازد.
به محک آزمون زدن و سنجش نظرات که قلب تفکر انتقادیای است که سقراط انجام میدهد (و به وسیلۀ کانت مفصلبندی میشود) فضای ذهنی لازم را برای داوری مستقل و بیطرف ایجاد میکند.
اکنون به مدد سخنرانیهای آرنت در زمینۀ کانت، ما در موقعیتی هستیم که راجع به فقراتی از اندیشیدن نیابتی و «ذهنیت گسترش یافتۀ» فوقالذکر بازاندیشی کنیم، فقراتی که به نظر میرسد از داوری به عنوان نوعی عمل حمایت قاطع میکند.
در حقیقت، همانطور که سخنرانیها آشکار میسازد، «اندیشیدن نیابتی» و «ذهنیت گسترش یافته» به واقع الگوهایی برای مشورت عمومی و شکلگیری ارادۀ عقلانی نیستند، بلکه وسایل ضروری تفکر انتقادی میباشند.
آنها در هیئت عادتهای ذهنی – که فراگیری و تبحّر در آنها بسیار دشوار است، حتی با کمک دیالکتیک سقراطی یا نقد کانتی – مبتکرانه عمل میکنند و از دیدگاهها و نظرات احتمالی دیگران کمک میگیرند تا «از محدودیتهایی که به طور تصادفی پیوستِ داوری ماست دوری بجویند.»
برگرفته از کتاب سیاست فلسفه و ارعاب
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم