آغاز واقعی نفوذ قانون رم به پطرس کراسوس حقوقدان راونایی برمی‎گردد - نشر پیله

آغاز واقعی نفوذ قانون رم

کتاب بنیادهای اومانیسم رنسانس
Rate this post

قانون رم

آغاز واقعی نفوذ قانون رم به پطرس کراسوس حقوقدان راونایی برمی‎گردد که در سال 1084 رساله­ ای با عنوان «در دفاع از شاه هنری» نوشت و در آن برای اولین بار به‌صورت حرفه‏ ای از قانون رم برای مساعدت حکومت عمومی استفاده کرد.

رساله خوب نوشته شده بود: نویسنده‏اش قانون رم را بطور کامل می‏ شناخت (دایژست و کد یوستینیان) و از آن هوشیارانه استفاده کرد و با لحن نیشدار انتقادی نشان داد که اقدامات پاپی ضد شاه اصولاً ناعادلانه و غیرقابل دفاع است.

رساله در حقیقت پاسخی به حمله گرگوری به فقدان قانون صواب نزد سلطنت بود: توسل گرگوری به قانون  شروع به پس زنش کرده بود. زیرا هر چقدر هم که نسل­ های گذشته از قانون رم بی‌اطلاع بودند، اما هیچ‌کس در اینکه قانون رم اوج دست آوردهای علم حقوق است هرگز شک نکرده بود، قانونی که به نحو معقولی طراحی شده بود و از نظر فنی با هر معیاری تقریباً کامل بود.

بنابراین فراخوان قانون رم برای دفاع از پادشاه در واقع استیناف از قانون (آنطور که کلیسای رم قیاس می‏گرفت) به قانون رمی ­ها بود قانونی که هیچ­کس نمی­ توانست در وجه تمایز و دیرینگی آن مناقشه کند: در حقیقت مقدم بر هر قانون کلیسایی که کلیسای رم می توانست متوسل شود بود.

اما اهمیت اساسی­تر از استخدام قانون رم برای مقاصد حکومت این بود که در درجه اول توسط شخص عامی برای عامه و در هر صورت تا آنجایی­ که به کد مربوط بود، توسط شخصی غیر روحانی که در مسیحی بودنش هرگز شک نشد تصنیف شده بود. به علاوه بیشتر قسمت ­های قانون رم مستقل از مسیحیت، کلیسای رم یا پایگان کلیساشناختی آفریده شده بود.

قانون در این شکلِ حداکثر و یکسره رمیْ طوری تثبیت، صورت­ بندی و عرضه شده بود که می­رفت به‌مثابه مدلی برای علم حقوق تازه پا عمل کند: مختصر، قابل فهم بلاوسطه، بی­ابه ام، باریک‏بین، بیان بلیغ و دقیق و بخصوص راه حل طبیعی و انسانی حل مسائل حقوقی. کد بخصوص با مسائلی که در حوزه حکومت قرار می­ گرفت کار داشت.

یراق کردن قانون رم برای نیازهای فوری حکومت سلطنتی در اواخر قرن یازدهم آیا درست و مناسب بود یا نه جای تردید دارد: قانون رم هیچ چیز راجع به نظام مالکیتی کلیسا، شاه صاحب فیض الهی، سرور تدهین شده، حاکم قرون وسطی و شاه ژرمانیک، قسم و وعده هایی که در مراسم مقدس تاجگذاری داده می ­شد و تعداد زیادی دیگر از افزوده‌های فرمانروایی تئوکراتیک مشروط کلیسایی نداشت.

اما درست همان فراخوان خود قانون رم اهمیت بسزایی دارد، زیرا این اولین بار بود که یک منبع کهن رمی به مثابه مدل الگوی مقاصد غیرکلیسایی فراخوانده شده بود. تجسس برای پاسخی به اتهامات کلیسای رم بر علیه پادشاهان وقت به سیستمی که به سهولت در دسترس بود- قانون رم- ختم شد، ولی اگر قرار بود برای مقاصد حکومت بطور کامل استفاده شود به تنظیم و تطبیق با وضع موجود احتیاج داشت، اما و این واقعاً لب مطلب است، می ­توانست به­ عنوان مدلی برای حکومت خدمت کند و به‌راستی هم کرد و  در این زمان در این راستا شایسته توجه کامل و مستحق است.

پرس‏وجوی پاسخی برای اتهامات پاپان، مدلی را به شکل قانون رم- که اطلاع از آن هیچ‌گاه در ایتالیا بخصوص در لومباردی یا در جنوب و سایر نقاط فرانسه که از نظر آموزشی و فکری از سایر نواحی اروپا بسیار جلوتر بودند، از بین نرفته بود- فراهم نمود. همان‌طور که به‌زودی خواهیم دید، قانون رم الگویی عرفی برای پایه­گذاری حکومت شد و به همین دلیل می توانست از نظارت کلیسا بگریزد.

قانون رم الگو شد و این در شرایط بافت آن زمان بسیار حائز اهمیت است. زیرا همان‌طور که فصل­ های آینده نشان خواهد داد، جست‏وجوی مدل­ ها یا الگوها اجتناب‏ناپذیرترین ویژگی اومانیسم رنسانس بود و فراخوان قانون رم در اواخر قرن یازدهم، جست‏وجوهای طولانی بعدیِ مدل­ های زنده متمایزِ قدیم را راه انداخت. برگشت یا مراجعه به سرمشق‌های قدیمی- خصلت درخور توجه رنسانس اومانیست- برای اولین بار خود را در اثر حق طلبی پاپ در جدال انتصاب ظاهر می­ سازد.

به نظر می­ رسد که راونا بخصوص از نظر فکری جایی پرنشاط بوده باشد، زیرا در آنجا یک مدرسه قانون بالیدن گرفت که از هر نظر پیشگام بولونیا بود. کلمان سوم سراسقف راونا ضد پاپ و از نظر آموزشی و فرهنگی خیلی سرتر از حریف نامدار خود بود. در راونا «دکترهای قانون» بودند، لقبی که نشان دهنده حرفه­ ای­گری در قانون و تحقیق آن است.

طولی نکشید که آنها متوجه شدند قانون رم- با واژگان خودش یعنی لحن قانون- چه کمک شایانی می­ تواند به حکومت در مواجه با کلیسای رم کند- و آنها بررسی کاربرد عملی قانون رم در مسائل روز را آغازیدند. انگیزه قوی مطالعه و کاوش قانون رم از مناقشات و سردرگمی‌های معاصر و سوالات منتج از آن برمی ­خاست. و در این میان مرکز توجهْ جایگاه مردم عامی در جامعه عیسوی بود. دکترهای راونا از عامه بودند، همان‌طور که پطرس کراسوس بود.

لازم است به خاطر داشته باشیم که این مطالعه و تفسیر قانون رم، کوشش صرفاً شخصی بود و بی تردید تحت حمایت هیچ حکومتی نبود و حتی ربطی به آنها نداشت و این البته در مورد بولونیا که به سرعت به سنگر قانون و همه­ چیز هم پیوند آن تبدیل شد نیز صدق می­ کند. براستی، این توجه خودجوش به قانون، اگر نه گوئیم احساس تعهد به موضوعات فلسفه حقوق رم، دلیل مقنعی است که نشان می­ دهد به چه اندازه عوام هوشیار، باسواد و پذیراْ خود را تحت­ تأثیر دورنمای اجرای کامل صغرا و کبری کلیساشناختی می‏ دیدند، بخصوص آن قانونی که توسط اهل کلیسا کشف، الهام و کنترل می‌شد.

ولی از لحظه پیدایش در اوایل قرن دوازدهم، هیئت دانشگاه بولونیا اشخاص عامی بودند که به افراد عامی درس علم حقوق رم می­دادند و قانونی که توسط اشخاص غیر روحانی تفسیر می‌شد و در مورد آن سخنرانی می‌کردند قانون رم بود و اجازه بدهید تکرار شود، قانون و نظام قانونی ای بود که توسط افراد عامی برای عوام ساخته شده بود. به نظر می­ رسد اغراق و تأکید بر اهمیت این ویژگی غیرممکن باشد.

به درستی که ترقی سریع بولونیا (و بعضاً مادونا در لمباردی) را به‌سادگی می‌توان با تشخیص پژوهشگران مبنی بر اینکه علم حقوق رم مفیدترین ابزار رفع حاجات روزمره است، توضیح داد. همیشه نهادهای آموزشی و محتوای آموزش با شخصیت، اهداف و آرزوهای جامعه معاصراش ربط مستقیم دارد: فراگیری، جهت­ گیری و نیازهای تشکیلات آکادمیک را نمی‌توان در خلاء بررسی کرد، بلکه آنها صادقانه زمینه و چشم داشت‌های معاصر را بازتاب می‏ دهند.

کتاب بنیادهای اومانیسم رنسانس

این دانش علم حقوقْ ابعاد جدیدی را در تمام آموزش‌های عالی مرسوم باز کرد: بولونیا اولین دانشگاه اروپایی بود زیرا نهاد مشابه آن در قدیم وجود نداشت و تنها موضوعی که در اولین دهه حیاتی موجودیت­اش تدریس می­ شد قانون رم بود و این مطالعه پاسخی بود به اقتضائات روز یعنی رابطه حکومت و جامعه. قانون رم به معنای واقعی کلمهْ مدلِ کلاسیکِ اغراض حکومت شده بود. البته در میان تعداد زیادی مدل کلاسیکْ اولین بود. نفوذ قانون رم در قرون وسطی چشم اندازهای جدیدی را در تاریخ اومانیسم رنسانس باز کرد.

قانون رم که با اصطلاحات واضح و مفاهیم تمیز و موجز بود، سایر اندیشه‏ های حکومت سنتی را که به­ هرحال نیمه تمام و بی مفصل بود، در سایه خود قرار داد. مطالعه قانون رم یک نظام تام و تمام و کمال قانون و حکومت را که تا آن زمان کسی تصورش نکرده بود، علنی کرد.

جهانی را به نمایش گذارد که در آن قانون حکفرمای اعلی بود و آن جهان این دنیای غیردینی بود، دقیقاً به سبب اینکه رم باستان هیچ ارتباطی با عیسویت، پاپ و سایر عوامل کلیساییان نداشت. محتوی دایژستِ قانون رم باستانْ شامل گفته‏ های حقوقدانان کلاسیک رم قرون اول تا سوم بعد از میلاد مسیح بود و در همین دایژست بود که اصول پایه­ ای علم حقوق یافت می­ شد، دقیقاً اصولی که حکومت ­ها از آن کاملاً بی‌خبر بودند.

کد شامل مصوبات امپراتوران متأخر رم باستان بود. تعداد زیادی مسائل مربوط به مسیحیت قرون چهارم تا ششم نیز به آن الحاق شده بود، ولی این مصوبات هم توسط افراد غیر روحانی تهیه شده بود. قانون رم که توسط مردمان قرن دوازدهم گرفته شد به هیچ وجه مخالف قوانین مذهبی یا کلیسایی نبود، ولی از نظر مضمون، هدف و اشتیاق با آنها تفاوت داشت. قانون رم دغدغه زندگی آینده نداشت و نسبت به اصول اصلی کلیساییان (دقیقاً آنهایی که بطور فراوان در عصور پیشین ایجاد شده بودند) بی­تفاوت و در مفاهیم و نظریه دنیوی بود. در دایژست (و همچنین کد) جایی برای مفهوم زندگی زمینی به مثابه مرحله صرفاً گذرا نبود. قانون رم، این جهانی، زمینی و عرفی بود. قانون کلاسیک رمْ مصداق عالی قانون انسان بود.

عوامل دیگری هم هست که آمادگی قرن دوازدهم برای جذب قانون رم و اصول­اش را توضیح می­دهد. اشخاص باسواد و تا حدودی بقیه، قرون متمادی با انجیل در شکل ولگاته آن آشنا بودند. این ترجمه لاتین حاوی تعداد زیادی واژه­ و عبارات و ایده­ های قانون رم بود که می‌رفت معانی قانون مآبانه انجیل و بخصوص عهد عتیق را منتقل نماید. هر کس با مطالعه انجیل، ناآگاهانه بخش زیادی از قانون رم را جذب می کرد.

انجیل در قواره ولگاته زمینه را به معنای واقعی کلمه برای دریافت «اصل» قانون رم آماده کرد. پیامد آشنایی افراد با قانون رم به مطالعه حرفه­ ای و کاربرد اصولی که بر آن استوار بود انجامید. و البته آشنایی با پاره ای واژگان برای فعال سازی یک سیستم جدیدِ تفکر ارزش خارق­العاده دارد. ولگاته یکی از عوامل قطعی آماده­سازی راه برای کاربرد آسان و سریع قانون رم برای حل مسائل و مشکلات حکومت بود.

جدال انتصاب محظورات بنیادی حکومت را بیرون ریخت و همین انگیزه آموختن قانون رم شد. ولگاته دریافت قانون رم به عنوان پایه تحقیق دانشوری و به همان میزان اهمیت کاربرد عملی بعدی­اش را تسهیل نمود. اما، قانون رم چی داشت که آن را وسیله به­ حرکت درآوردن فرایند موفق دنیوی شدن حکومت و بنیادهایش ساخت ؟ در این ­باره برخی از ریشه‏ های اخص و ناب نسب رمی چشمگیر است، گرچه تاکنون در تاریخ‏نگاری مدرن به آنها توجه کمتری شده است.

ما بیشتر اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب بنیادهای اومانیسم رنسانس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *