آنچه در ذهنتان می‌گذرد را به زبان بیاورید راسل در مورد شفافیت ذهن چه می گوید - نشر پیله

آنچه در ذهنتان می‌گذرد را به زبان بیاورید

کتاب فتح خوشبختی
Rate this post

راسل و ذهن شما

اگر کتاب­ های بی­ محتوا، خسته کننده و ملال­آور را نیز در نظر بگیریم، هر کسی در درون خود کتابی دارد. راسل عنوان می­ کند، رمز بیان منظورتان کلمات نیستند، بلکه شناخت آن چیزی است که در موردش صحبت می­کنید.

و به این ترتیب، ما به پایان جستجوی همه جانبه بدبختی خود می­ رسیم: این باور احمقانه که بدبخت بودن، یک جورهایی تاثیرگذارتر و با­شکوه­ تر است، اینکه افراد خوشبخت، آدم های ساده­ای هستند، و اینکه، احساسات بزرگ فقط مخصوص متفکرین بزرگ هستند. راسل عنوان می­ کند، این عقاید از گرایش ما برای گیر افتادن در درون خودمان و از نادیده گرفتن شواهد دنیای بیرون، مبنی براینکه اوضاع می ­تواند بهتر باشد، و اتفاقات خوب و غیرمترقبه می­ توانند خوب باشند، نشٲت می­ گیرند.

یا از این نشأت می­ گیرند که ملاقات کردن افراد و آزمودن ایده­ های جدید، بسیار بهتر از نشستن در خانه و غصه خوردن در مورد سوال‌هایی است که برایشان هیچ پاسخی وجود ندارد.

راسل وبلاگ نویس نبود، اصلا هیچ وبلاگ یا اینترنتی در آن زمان وجود نداشت که بشود مطلبی در آن گذاشت، اما یک نویسنده محبوب بود. آثاری که او به بیرون داده، نشان می ­دهد که او برای نوشتن، مطلب کم نداشت و هیچ مدرکی مبنی بر’ قفل نویسندگی (زمان که در آن نویسنده  قادر به نوشتن چیزی نیست) در او دیده نمی­ شود. تجربه او باعث می ­شد کلمات همینجوری از ذهن او خارج شوند. به عنوان مثال، او این مطلب که شما نباید از اینکه آیا مردم دیدگاه های شما را قبول دارند یا نه غصه بخورید، را در حالی می‌نویسد که به خاطر عقاید چاپ شده­ اش اخراج و زندانی شده بود.

او برای هر کدام از شما که قصد نوشتن دارد، اما نمی­داند چگونه شروع نماید، این توصیه را دارد: ʼتلاش برای نوشتن را کنار گذاشته و بجای آن سعی کنید که ننویسید. بیرون رفته و وارد دنیا خارج شوید، دزد دریایی شوید یا در بورنئو پادشاه شوید و یا در اتحاد جماهیر شوروی یک کارگر شویدʽ، تنها در این زمان است که (او دلیل می ­آورد) شما چیزی برای نوشتن خواهید داشت.

بعد از هشتاد سال، ما نباید این توصیه­ ها را زیاد جدی بگیریم. حتی در آن زمان، تنها مورد از تجارب پیشنهادی وی که کتاب های زیادی در مورد آن نوشته شد، مورد سوم بود، اگرچه کتاب ʼمجمع الجزایر گولاکʽ، یک نوشته بزرگ است، اما برای الکساندر سولژنیستین بسیار مشقت ­بار بود که در مورد آن تحقیقی انجام دهد. آنچه که اهمیت دارد نصیحت راسل مبنی بر تجربه کردن جهان قبل از محکوم کردن آن است. او می­ گوید، در مورد محتواهای ذهن خود ننویسید.

در مورد وبلاگ­ های شخصی که اکثر آنها ثابت می­ کنند، علاقه به نوشتن، از علاقه به دانستن، پیشی جسته است نیز اینگونه است. این کار، به عنوان راهی برای گذراندن زمان خوب است، اما، راسل می­ گوید، نوشتن بدون تجربه مستقیم چیزی که ما آن را می­ نویسیم، در نهایت، هدر دادن وقت است و نمی­ تواند برای ما خوشبختی بیاورد، زیرا نگاه کردن به دنیای بیرونی که بطور صحیح آن را درک نمی‌کنیم، ما را هنوز در درون خودمان گیر خواهد انداخت.

اگر نویسنده آتی ما، یک دزد دریایی می­شد( توصیه نمی­گردد) یا پادشاه بورنئو می­گردید (این کار به سادگی و بدون بخشش تعدادی از مرزهای ملی ممکن نیست)، راسل می گوید، دراین صورت، نوشته او برایش بی­ثمر به نظر نمی­رسید. اما، او اشاره می­ کند، چیز دیگری ممکن بود اتفاق بیفتد و آن این است که او کار دیگری برای انجام دادن پیدا می­ کرد.

در اینجا، معادل امروزی­ تر وجود دارد. در زمان راسل، این موضوع که شخص باید مستقیماً از دانشگاه وارد سیاست شود، بسیار خنده­دار به نظر می­ رسید. ولی ما امروز یک کلاس سیاسی حرفه ­ای داریم که مستقیماً این کار را انجام می­ دهند. آیا اعضای پارلمان باید شغل دوم داشته باشند؟ استدلال های قوی زیادی بر علیه آن وجود دارند، اما قویترین استدلالی که در حمایت از آن وجود دارد، این است که بیان کردن نظرات پس از تجربه آنها موجب رضایت ما می ­شود و ما را به انسان های مفیدتری تبدیل می­ سازد.

ما بیشتر در این برگه درباره این کتاب مطلب گذاشته ایم

برگرفته از کتاب فتح خوشبختی 

74000تومان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *