خوانش فوگلین، فلسفه و مذهبی که به خوانش فوگلین - نشر پیله

خوانش فوگلین

کتاب علم، سیاست و گنوسیسم
Rate this post

خوانش فوگلین، فلسفه و مذهبی که به نحو تجربی بررسی شده‌باشند، جایگزین‌هایی به دست می‌دهند که تهی از یقین جزمی آموزه‌های گنوسی است. پس از کندوکاو معنای ایمان مسیحی و پیش از بررسی تجارب معنوی در یهودیت، فلسفه و اسلام، او خلاصه‌وار چنین بیان می‌دارد که:

« وسوسۀ فرو-افتادن از حقیقتی سُست[نا- مُـتِـیَـقَّن] به نا-حقیقیتی استوار[مُـتِـیَـقَّن] در پرتوی ایمان مسیحی، قوی‌تر از دیگر ساختارهای معنوی است و از سوی دیگر، فقدان تسلطی مطمئن بر واقعیت و تبار روحانی سخت‌گیرانه، عموماً از جملۀ مشخصات تجارب مرزی هستند که به موجب آن‌ها، دانش بشر از وجود قدسی و به دنبالش خاستگاه و معنای وجود جسمانی تَشَکُل یافته‌است».

فوگلین

فوگلین، سخت و استوار بر روی زمینی ایستاده که افلاطون، ارسطو و آگوستین قدیس، آن را در برابر دستکاری‌کنندگان خیال­زدۀ واقعیات ثانوی از همۀ گرایش‌ها مهیا کرده‌اند. «ماهیتِ یک شیء نمی‌تواند تغییر کند و هر آن­که تلاش کند تا ماهیت آن را دگرگون سازد، [در حقیقت] آن شیء را از میان برداشته‌است».

بشر نمی‌تواند خود را به یک اَبَر-انسان تبدیل کند و تلاش برای خلق ابر-انسان، کوششی در راستای کُشتن انسان است. راه حل مسیحیت در خصوص نقص جهان همچنان لاینحل باقی‌ست: «…جهان در طول تاریخ همچنان همان‌گونه که هست، خواهد بود… و تحقق رستگاری انســــان از رهگذر مشیّت مرگ است جهان… همان‌گونه که به ما داده‌شده، باقی می‌ماند و تغییر ساختار آن در حیطۀ قدرت بشر نیست».

  • بنابراین، مور «در طغیان خویش علیه جهانی که توسط خدا خلق شده، به نحوی دلخواه عنصرِ حقیقت را به‌منظور خلق جهان تخیلی نوپدید حذف می‌کند». هگل، لوگوس انسانی‌ را با لوگوسی که همان مسیح است تطابق می‌دهد تا از این رهگذر، فرآیندی معنادار از تاریخی کاملاً دریافت­پذیر را پدید آورد.

در سه موردِ مور، هابز و هگل،… متفکر به‌منظور آن­که قادر به ایجاد تصویری از انسان یا جامعه و یا تاریخ باشد که با امیال او متناسب باشد؛ گوهر بنیادین واقعیت را وا-پس­می‌راند… [با این­حال] سرشتِ هستی همان است که بوده و فرادست قلمرو دسترسی «حرص قدرت» متفکر پابرجا می‌ماند…. بنابراین، برآیند کار، نه احاطۀ بر هستی بلکه خوشنودی از بابت وَهم تحقق این مطلوب است.

در این زمینه: خدا مرده است

برگرفته از کتاب: علم، سیاست و گنوسیسم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *