زنان با قلب خود فکر می کنند زنان با قلب خود فکر می کنند. زن فکر می کند پول درآوردن - نشر پیله

زنان با قلب خود فکر می کنند

کتاب درباره زنان خرد برای مردان
Rate this post

تفکر زنان

زنان با قلب خود فکر می کنند. زن فکر می کند پول درآوردن وظیفه مرد است و خرج کردن پول هم در صورت امکان در طول زندگی شوهرشان یا به هر حال؛ پس از مرگ او بر عهده آنها می باشد. واقعیت این است که وقتی شوهرشان به آنها برای اهداف خانه داری پول می دهند، این عقیده در زنان تقویت می شود.

هر چند که معایب بسیاری در زن ها وجود دارد، اما حداقل به طرفداری از آنها می توان گفت که زن ها بیشتر از مردها در زمان حال زندگی می کنند. و حتی اگر شرایط حال، اصلاً قابل تحمل نباشد؛ زنان مشتاقانه از آن لذت می برند. این منبع شادمانی در زنان عجیب است، زن به واسطه ی این منبع شادمانی، موجب سرگرم کردن مرد در ساعات تفریح او می شود و در صورت لزوم، هنگام خستگی مرد؛ بار مسئولیت او را تسلی می دهد. به هیچ وجه مشورت با زنان در موارد دشوار، احتمال بدی نیست.

برای اینکه نحوه نگاه کردن زن ها به مسائل کاملاً متفاوت از مردها می باشد به ویژه اینکه، زن ها دوست دارند کوتاه ترین راه را برای رسیدن به هدف  انتخاب نمایند و به طور کلی، می توانند تمرکز بر آنچه داشته باشند که پیش روی آنهاست. در حالی که مردها برای  حل مسائل، بر خلاف زن ها بسیار فراتر را در نظر می گیرند و فقط تا نوک بینی خود را نمی بینند. البته زنان قطعا در قضاوت هوشیار تر از مردان هستند، زیرا آنها چیزی بیشتر از آنچه را نمی بینند که در واقع وجود دارد. در حالی که، اگر احساسات مردان برانگیخته شود، در نهایت مردها مایل می شوند؛ مسائل را به شکلی اغراق آمیز ببینند، یا موضوع را آنچنان را تصور کنند که اصلا وجود ندارد.

ضعف قوه استدلال زنان نیز توضیح می دهد که، چرا زنان نسبت به مردان در مورد بدبختی ابراز همدردی بیشتری می کنند. به همین ترتیب چرا زنان نسبت به مردان با مهربانی و علاقه بیشتری رفتار می نمایند؛ و چرا برعکس، آنها در مورد مردان عدالت را رعایت نمی کنند و با وجدان و احترامی کمتر نسبت به مردان رفتار می کنند. قوه استدلال زن ها آنقدر ضعیف است که شرایط موجود بر روی آن تسلط یافته و آن چیزهای واقعی که مستقیماً در برابر چشماهای آنها قرار دارد، قدرتی را اعمال می کنند که به ندرت با  اصول فکری انتزاعی؛ قوانین ثابت رفتاری، تصمیمات محکم یا به طور کلی، با در نظر گرفتن گذشته و آینده یا توجه به ناموجود ها خنثی می گردند. بر این اساس، زنان عناصر اصلی و اساسی را دارند که به منظور ایجاد شخصیتی با فضیلت لازم هستند، اما آنها در ویژگی های ثانویه ای کمبود دارند که اغلب ابزاری ضروری برای شکل گیری آن می باشند.

از این رو، مشخص می شود که نقص اساسی شخصیت زن این است که حس عدالت ندارد. و همان طور  که قبلاً نیز ذکر شد، عمدتا به این دلیل است که زنان قدرت استدلال و بحث ضعیفی دارند. اما این نقص ناشی از موقعیتی است که طبیعت به عنوان جنس ضعیف تر به آنها اختصاص داده است. زنان نه به قدرت، بلکه به هنر حیله گری از رو ظرفیت غریزی؛ برای فریب و تمایل غیرقابل انکار برای دروغگویی وابسته هستند. همانند پنجه و دندان شیرها، عاج فیل ها و گرازها، شاخ گاوها و گاز سمی برخی گونه های ماهی ها، طبیعت زن را  برای دفاع و محافظت از خود به هنر دورویی مجهز کرده و تمام قدرتی که طبیعت به مرد در قدرت جسمی و عقل داده، در این ویژگی به زنان اعطا شده است.

از این رو، دورویی در زن فطری است و تقریباً از احمق ترین ها زنان گرفته تا باهوش ها از این خصیصه بهره برده اند. حق طبیعی زنان است که در هر موقعیتی از آن حربه استفاده نمایند، همان طور که وقتی حیوانات مورد حمله قرار می گیرند، از ابزارهای خود کمک می گیرند. آنها احساس می کنند که باید چنین کاری را انجام دهند.

بنابراین زنی که کاملاً راستگو باشد، دورویی و تزویر در وجودش به چشم نخورد؛ از محالات بوده و از بس در همجنس های خود ریا و تظاهر می بینند، تلاش برای کنار آمدن در این مورد با دیگر زنان را کار عاقلانه ای نمی داند. اما این نقص اساسی که بیان کردم با تمام آنچه که مستلزم آن است به باطل، بی ایمانی، خیانت، ناسپاسی و غیره ختم می شود.

شهادت دروغ در دادگاه ها را بیشتر از زبان زنان نسبت به مردان می شنوید. در واقع، ممکن است عموماً این سؤال مطرح شود که آیا زنان اصلاً باید قسم بخورند؟ هر از گاهی موارد مکرری در همه جا  از زنان دیده می شود که اجناسی را بدون پرداختن هیچ پولی از فروشگاه بر می دارند و در حالی که هیچ کسی حواسش نیست با عجله فرار می کنند.

این خواسته طبیعت  بوده که تکثیر گونه های انسانی  وظیفه مرد باشد که جوان، قوی و خوش تیپ است. تا  نژاد انسان فاسد نشود. این اراده و هدف محکم طبیعت در مورد گونه های انسانی است و در احساسات زنان بروز می یابد. هیچ قانونی وجود ندارد که قدیمی تر یا قدرتمندتر از این باشد.

پس وای بر مردی که مطالبات و منافعی را مطرح می کند که با احساسات زنان در تضاد باشد؛ هرچه او بگوید و انجام دهد، در اولین برخورد جدی به طرز عجیبی دل  زنان می شکند. در مورد قانون ذاتی که بر رفتار زنان حاكم بوده و اگرچه پنهان و نامفهوم اما ناخودآگاه در عمل آنها به کار می رود، این مطلب را ذکر کردم:

دلیل ما برای فریب دادن کسانی که فکر می کنند

 نسبت به همه گونه ها برتری دارند و

 به همین خاطر به همه افراد

به ویژه به ما زنان کم توجهی می کنند،

 بسیار موجه است.

سلامت و  همچنین رفاه گونه ها

در دستان و بر عهده ما گذاشته شده و

این وظیفه را از طریق کنترل مان بر روی نسل آینده

 انجام می هیم که از وجود ما زنان هستند.

بگذارید وظایف مان را با وظیفه شناسی انجام دهیم.

زنان هیچ دانش انتزاعی در مورد این اصل پیشرو ندارند بلکه آن را یک واقعیت خاص می دانند. و آنها هیچ روش دیگری برای بیان این اصل به غیر از عمل کردن به آن در هنگام فرصت مناسب ندارند.

و آنگاه وجدان شان به آن اندازه كه ما خیال می كنیم برای آنها مشكل ایجاد نمی كند؛ زنان در تاریک ترین گوشه ی قلب خود می دانند، که در انجام وظایف شان در قبال افراد کوتاهی کرده اند، همه زنان می توانستند به وظیفه ی خود در مورد گونه ها دیگر بهتر عمل کنند که بی نهایت از آنها بهتر هستند.

ما بیشتر اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب درباره زنان خررد برای مردان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *