آنیما
بهتازگی کتاب «اسطورهی سوفیا: تجلی زنانهی حکمت الهی» نوشتهی مریمالسادات سیاهپوش به همت نشر پیله منتشر شده است. این کتاب به خاستگاه و جوانب اسطورهی سوفیا و بررسی آن در نگاه مکاتب گنوسیِ مسیحی از منظر الهیات فمینیستی پرداخته است. نشست هفتگی شهرکتاب در روز سهشنبه دوم شهریور به معرفی این کتاب اختصاص داشت و با حضور لیلا هوشنگی، سیدهزهرا مبلغ و مریمالسادات سیاهپوش به صورت مجازی برگزار شد.
جهان طی اتفاقی شرورانه بهوجودآمده است
مریمالسادات سیاهپوش، دانشجوی دکتری ادیان و عرفان و پژوهشگر در حیطهی مطالعات ادیان، اظهار داشت: این کتاب با بحث از الهیات فمنیستی شروع میشود. در پاسخ به اینکه چرا فمینیسم باید از منظر الهیاتی بررسی شود میتوان دو مطلب را عنوان کرد: یکی اینکه به باور گیرتز، انسانشناس برجسته، فرهنگ و جامعه رابطهای دوسویه دارند. فرهنگ مردسالار به ارائهی تفاسیر مردسالارانه از دین میپردازد که این خود فرهنگ مردسالارانه را تقویت میکند. بنابراین، دین و فرهنگ رابطهای دوسویه دارند. از طرف دیگر مطالعات فمینیستی نشان داده است که زنان در هر سنی در مقایسه با مردان دینداری بیشتری از خود نشان میدهند. بنابراین، لازم است جایگاه زن در دین مورد مطالعهی فمینیستی قرار بگیرد. در این فصل، نحوهی شکلگیری و گسترش و مباحث الهیات فمینیستی مطرح شده است. بهطورکلی، الهیدان فمینیست در جستوجو و واکاوی جایگاه و نقش زنان در آموزهها و متن مقدس ادیان از رویکردهای مختلفی مثل جامعهشناسی، روانشناسی و انسانشناسی استفاده میکند.
او ادامه داد: در این کتاب حوزهی بحث ما مربوط به اسطورهی سوفیا است و بحث از جنسیت خدا خیلی مطرح میشود. آموزههای ادیان ابراهیمی میگویند که خدا جنسیت ندارد. ولی عناصری همچون زبان جنسیتی در دین وجود دارد که ممکن است ناآگاهانه جنسیتی را برای خدا در ذهن مؤمن ایجاد کند و با نسبت دادن اوصافی به خدا منجر به اسطورهسازی در ذهن مخاطب شوند.
او در ادامه گفت: فصل دوم، دربارهی چیستی اسطورهی سوفیا است. به طور ویژه در مسیحیتِ نخستین به این اسطوره پرداخته شده است. البته باید خاطرنشان کنم که این بههیچعنوان وارد بدنهی رسمی مسیحیت نشده و آباء کلیسا پیوسته با این بدعت مبارزه کرده بودند. اما به هر حال، ذهن اسطورهپرداز برخی آموزگاران گنوسیِ مسیحی متوقف نشد و به بیان این اسطوره در آثار خودشان پرداختند که خود خاستگاه دارد: یک خاستگاه گنوسی و دیگری یهودی. گنوسیسم به نگرشی اطلاق میشود که ناظر بر نوعی معرفت است که انسان باید آن را بهدستآورد و بفهمد که این جهان طی یک اتفاق شرورانه بهوجودآمده است و باید به اصل خیر خودش برگردد. مباحث گنوسی خیلی پیچیدهتر است. دورهی شکوفایی اندیشهی گنوسی تقریباً با دورهی شکلگیری مسیحیت یکی شده بوده است. به این دلیل، این تفکر در ذهن برخی پژوهشگران شکل گرفته بود که این دو یکی هستند؛ یعنی گنوسیسم نوعی بدعت مسیحی است. ولی اینطور نیست و فقط روی بخشی از مسیحیت و دیگر ادیان تأثیر گذاشته است. از طرف دیگر، در یهودیت واژهی عبری زنانهی «هوخما» به معنی حکمت در «عهد عتیق» بهکار رفته و در کتاب «امثال» به آن شخصیت داده شده است، آنگاه که میگوید: «من پیش از آفرینش با خدا بودم و در خلقت و آفرینش به او کمک کردم و مایهی سرور او میشدم». تلفیق گنوسی و یهودیت در ذهن اسطورهپرداز آموزگاران گنوسی باعث شد که به یک شخصیت مؤنث حکمت الهی باور بیاورند. البته در دوران یونانیمآبی در کتاب «حکمت سلیمان» و اندیشهی فیلون، فیلسوف یهودی، هوخما با واژهی یونانی سوفیا بیان میشود و این مساله را در ذهن آموزگاران بیشتر جا میکند که سوفیا همان حکمت مؤنث الهی است.
سیاهپوش افزود: در آثار برخی از آموزگاران گنوسی شناختهشده این اسطوره بیان شده است. به صورت کلی گفته میشود که سوفیا یکی از اِئونها است. اِئون موجودی خیلی روحانی است که در بارگاه الهی یا ملااعلی مثل دختر خدا زندگی میکند، ولی از روی عشق زیاد به پدر یا از روی کنجکاوی یا حسرت یا جهالت دست به عمل آفرینش میزند و کار پدرش را تقلید میکند که این موجب بهوجودآمدن جهان شر میشود. این است که آموزگاران گنوسی سعی میکردند از طریق این اسطوره به این مساله پاسخ بدهند که این جهان پر از شر و رنج قابلجمع با حکمت الهی و خدایی مطلقاً خیر نیست. پس، باید اتفاقی افتاده باشد که آن چیزی نیست جز جدایی حکمت الهی از ملااعلی.
او بیان داشت: فصل سوم دربارهی مباحثی دربارهی این اسطوره است. نخست جایگاه این اسطوره در الهیات فمینیستی است. گفتیم که الهیات فمینیستی برای بهبود جایگاه زنان کاربردی دارد. سوفیا نقشهای مختلف زنانه را به صورت الهی بیان میکند؛ یعنی بازتابی از تجارب زنانه/ایمان زنانه است. سوفیا در نقش مادر، دختر خدا، همسر مسیح است. این است که میتواند در این متون به صورت الهی بازتاب خوبی از تجارب زنانه باشد. والنتینوس بهعنوان آموزگار گنوسیای که بیشترین و عمیقترین دیدگاهها را در مورد سوفیا در کتاب انجیل حقیقت بیان کرده است، در دستگاه کلیسایی خود زنان را با مردان برابر میدانسته و آنها را هم اسقف میکرده است. البته در آموزههای اصیل عیسی مسیح، زنان با مردان برابرند، ولی به مرور آن مردسالاری موجود در فرهنگ تأثیر میگذارد و زنان را از مردان محدودتر میکند. ولی والنتینوس به خاطر این آموزهی اسطورهای سوفیا جایگاه بالایی برای زنان در نظر میگیرد و آنها را حتی به مقام اسقفی میرساند.
ادامه مطلب را از لینک زیر دنبال کنید