اعترافات و صحبت‌های فریدریش فریدریش ابرت و انقلاب آلمان - نشر پیله

فریدریش ابرت و انقلاب آلمان

کتاب خیانت به انقلاب
Rate this post

انقلاب آلمان

فریدریش ابرت اما طرفدار نازی‌ها نبود، وی خود را یک سوسیال دموکرات و به شیوه خود دوستار کارگران می‌دانست.

اهداف وی، همان اهداف حزب سوسیال دموکرات در پیش از جنگ جهانی اول بودند، اهدافی نظیر پارلمانی شدن حکومت و انجام اصلاحات اجتماعی که البته پیش از این محقق شده بودند.

به هر حال وی هرگز یک انقلابی به شمار نمی‌رفت. از نظر فریدریش ابرت انقلاب هم «مازاد» و هم غیرقانونی بود.

وی از انقلاب «همانند یک گناه» متنفر بود.

همه آنچه که ابرت در آرزوی آن بود با پارلمانی شدن حکومت و ورود سوسیال دموکرات‌ها به حکومت، در اکتبر سال 1918 محقق شده بود و هر آنچه که در نوامبر سال 1918 به این دستاوردها اضافه شده بود، از نظر وی چیزی به غیر از بی‌عقلی، شرارت و سوءتفاهم نبود.

اعترافات و صحبت‌های فریدریش ابرت به نفع انقلاب که وی مجبور به بیان آنها شده بود نیز برای وی بسیار ناخوشایند بودند.

فریدریش ابرت هرگز نسبت به انقلاب احساس گناه نکرد و با ایفای نقشی دوگانه، بیش از اینکه خواهان انقلاب باشد، به آن خیانت کرد.

وی بیشتر نسبت به نظم قدیمی احساس گناه داشت، چون مدتی مجبور شده بود، در نقش یک انقلابی ظاهر شود. شرایط حاکم اما قدرتمندتر از فریدریش ابرت بودند و وی را مجبور به ظاهرسازی می‌کردند.

وی با مستقلین به نوعی متحد شد و اجازه داد شوراها به سِمت وی مشروعیت بخشند، وی همچنین مجبور به ایفای نقش در «شورای نمایندگان مردم» نیز شد، مواردی که همگی از نظر وی بی‌اعتبار بودند. فریدریش ابرت اما در باطن خود، همچنان حکمرانِ حکومت قدیمی و رئیس اکثریت قدیمی رایشس‌تاگ باقی مانده بود.

بعد از انتخابات مجمع ملی در روز نوزدهم ژانویه سال 1919 که به نوعی دوباره اکثریت قدیمی رایشس‌تاگ (سی و هشت درصد حزب سوسیال دموکرات آلمان، نوزده درصد حزب مرکزی آلمان و هجده درصد حزب دموکرات آلمان) انتخاب گردیدند، فریدریش ابرت احساس می‌کرد که از پشتوانه خوبی برخوردار شده است.

با این انتخابات از نظر وی رویدادهای بین روزهای نهم نوامبر سال 1918 تا نوزدهم ژانویه سال 1919 و همچنین همه نهادهای انقلابی تشکیل شده در این مدت به ویژه شوراهای کارگران و سربازان، اهمیت خود را از دست می‌دادند.

این نهاد‌ها اما حاضر به پذیرش چنین واقعیتی نبودند و به همین دلیل با خشونت می‌بایست بر آنها غلبه می‌شد. این نگرش کاملاً فردی و ساده لوحانۀ فریدریش ابرت را می‌بایست ریشه اصلی انقلاب دانست.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب خیانت به انقلاب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *