فلسفه‌ی روشنگری آلمانی خود را فلسفه روشنگری آلمانی - نشر پیله

فلسفه روشنگری آلمانی

کتاب امید به عقل
Rate this post

فلسفه روشنگری

فلسفه‌ی روشنگری آلمانی خود را «حکمت دنیوی» می‌نامید. فلسفه به مثابه حکمت دنیوی، فلسفه‌ای بود که نه تنها با اولویت جهان را موضوع خود، بلکه آن را مخاطب خود نیز می‌دانست.

فلسفه‌ای که خود را به‌ویژه اندیشه‌ای کاملاً دنیوی (غیرمذهبی و طبیعی) درک می‌کرد، بنابراین مخالف درآمیختگیِ فلسفه و مذهب بود.

فلسفه‌ی جهان یا فلسفه برای جهان در آلمان در عین حال «فلسفه تعلیمی» نیز به شمار می‌رفت، به این معنی که برخلاف فلسفه‌ی معروف انگلیسی و فرانسویِ آن دوران، دست‌کم در اصل و به‌استثنای چند مورد، فلسفه‌ای بود که اساتید دانشگاه دنبال و تبلیغش را می‌کردند.

بنابراین این فلسفه یک حکمت آکادمیکِ جهان، به معنایی دوگانه بود، چون هم یک فلسفه‌ی تخصصی بود که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود و هم اینکه فلسفه‌ای بود که اساتید برای جهان تعیین می‌کردند، اما در این معنا به احتمال زیاد تا حدودی به صورت یک فلسفه‌ی غیردنیوی باقی ماند.

فلسفه‌ی روشنگری آلمان در خاستگاه خود، فلسفه‌ی تعلیمی بوده و باقی مانده است، حتی اگر در نظر داشته فلسفه‌ای برای جهان باشد.

فلسفه‌ی روشنگری آلمان شامل گستره وسیعی بین یک فلسفه منسجم و سیستماتیک آموزشی و تعلیمی تا یک گفت‌وگوی فلسفی بود و این‌گونه درک می‌شد و حتی اغلب (اما بیشتر بدون موفقیت) تلاش می‌کرد هم‌زمان هر دوی آن‌ها باشد، اما فلسفه‌ی روشنگری آلمان اصولی، دقیق و موزون و ظریف نبود، بلکه صرفاً کتاب‌های آموزشی و درس‌نامه‌های فلسفه را رایج نمود.

از منظر فلسفی، روشنگری آلمانی را که بیش از یک قرن به طول انجامید می‌توان به‌صورت شماتیک به چهار نسل یا مرحله تقسیم نمود: روشنگری متقدم (1720-1690)، روشنگری متأخر (1800-1780) که کانت ناچیز جلوه‌اش می‌داد، و در این بین دوران اوج روشنگری قرار دارد که خود به مرحله اجرای روشنگری (1750-1720) که دوران فلسفه تعلیمی است و مرحله گسترش روشنگری (1780-1750) که دوران «فلسفه‌ی عامه‌پسند» است، تقسیم می‌شود.

برگرفته از کتاب امید به عقل

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *