مذهب و اسطورهاهمیت نگاه دینی و ایده است مذهب به مثابه اسطوره - نشر پیله

مذهب به مثابه اسطوره

کتاب فلسفه سیاسی تاملاتی بر مکتب محافظه کاری
Rate this post

مذهب و اسطوره

اهمیت نگاه دینی و ایده است که حتی هنگام صحبت مستقیم با خدا یا خدایان، وجدان دینی به عبارتی ترجمه حرف به استعاره است.

به نظر می‌رسد دین درباره خدایان باشد؛ در واقع دین درباره ما و سرنوشت انسانی ماست.

اما ما می‌توانیم آنچه را دین تنها با مقایسه و تمثیل می‌گوید درک کنیم.

تمثیل ما را به قلمروی دیگری وارد می‌کند، که رمزورازهای تاریک روح انسانی را می‌توان تا ]مرز[ تعمق‌مان گسترش داد و در پوشش نیروهای کیهانی درک کرد.

از نظر واگنر، این مسئله جوهر اسطوره است، و به همین دلیل است که اسطوره‌ها هسته اصلی دین باستانی هستند.

از نظر او، همچون یونانی‌ها، یک اسطوره نه حرف بی‌معنی تزیینی، بلکه بسط یک راز بود، روشی از مخفی کردن و آشکار کردن رمزورازهایی که تنها از نظر دینی، از طریق ایده‌هایی پرهیزکاری، تقدس و رستگاری، قابل درک است.

به نظر واگنر، این موارد ایده‌هایی هستند که ما به آن‌ها نیازمندیم و، اگرچه آحاد مردم آن‌ها را در پس آموزه دینی درک می‌کنند، اما آن‌ها در الگوهای ممتازی از عشق و متارکه جان گرفته، و شکل کاملی از هنر پیدا می‌کنند.

همانطورکه واگنر می‌گوید: “این حق برای هنر محفوظ است که هسته اصلی دین را حفظ کند، تا جایی‌که تصاویر اسطوره‌ای که دین آرزوی قبولاندن آن‌ها به‌عنوان حقیقت را دارد به دلیل ارزش نمادین‌شان در هنر درک شدند، و هنر از طریق نمایش آرمانی این نمادها، حقیقت محض پنهان در آن‌ها را متجلی می‌کند”.

واگنر تصور می‌کرد که آموزه دینی قدرتش را برای انتقال “حقیقت محض پنهان” وضعیت ما از دست داده است.

شکاکیت علمی و بی‌نظمی‌های اجتماعی مدرنیته، مردم را به محروم کردن از ایمان مذهبی‌شان تهدید کردند. اما مردم کماکان نیازمند احساسات دینی‌شان هستند، زیرا این احساسات در ماهیت اجتماعی‌شان عمیقاً ریشه دارد.

بنابراین ما نیازمند مسیر دیگری به سمت این احساسات، روش دیگر پیوستن به حقیقت وضعیت‌مان، هستیم تا به رستگاری برسیم که دین آن را وعده می‌دهد.

این وظیفه‌ای است که واگنر برای هنر خود قائل است- رستگاری بدون آموزه، و احساس دینی بدون ایمان دینی.

به همین دلیل است که او به‌عنوان یک هنرمند مورد ستایش و تنفر قرار می‌گیرد.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب فلسفه سیاسی   (تأملاتی بر مکتب محافظه‌کاری)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *