دولتی که یک پادشاهی مشروطه موفق دارد پادشاهی مشروطه موفق - نشر پیله

پادشاهی مشروطه موفق

کتاب اصول مشروطه خواهی
Rate this post

پادشاهی مشروطه

اصلاحات بنیادی ممکن است تأثیرات پراهمیت بر نظام بگذارد و آن را بالقوه بی‌ثبات سازد. به عنوان مثال، وجود [نظام] پادشاهی به وضوح با اصول مشروطیت انطباق ندارد. سلطنت به رد دایرۀ بنیادی برابری قانونی که در دل شهروندی است منجر می‌شود و در اصول دموکراسی و حکومت قانون نقش بازی خواهد کرد.

هم ریاست جمهوری‌ها – بازآفرینی مدرن جایگاه پادشاه – و هم پادشاهی‌ها اختیارات اساسی دارند که سایر اعضای دولت ندارند، و اغلب در بعضی وجوه قانون کیفری و مدنی مصونیت‌هایی دارند، ولی در حالی که مقام ریاست جمهوری انتخابی و بر روی تمام شهروندان باز و مدت تصدی‌اش محدود است، مقام پادشاه ارثی است و دوره تصدی‌اش نامعلوم.

نهاد سلطنت، در مقابل ریاست جمهوری، یک شخص را غیرمنصفانه برتر از دیگران برمی‌کشد. ولیکن، در بعضی از دولت‌ها، پادشاهی منافع زیادی دارد. پادشاه می‌تواند ورای سیاست بایستد و برای دولت به مثابۀ یک پیکر متحدکننده عمل کند:

  • به عنوان یک مقام دولتی غیرانتخابی، او به حمایت هیچ‌کدام از احزاب سیاسی وابسته نیست. او می‌تواند حسی از تداوم را میسر سازد. پادشاهی‌ها می‌توانند برای مدت زیادی بمانند و سرشت موروثی آن‌ها می‌تواند خاطرۀ (اغلب یک برداشت مشتبه) تداوم و ثبات را در درازای انسال حفظ کند.

دولتی که یک پادشاهی مشروطه موفق دارد – مثل بریتانیا – باید قبل از انحلال آن به دقت فکر کند. بعضی از عواقب انحلال قابل پیش‌بینی است. کسانی که سلطنت را عنصر اصلی دولت می‌دانند از دولت فاصله می‌گیرند و آن حس وسیع‌تر، مبهم‌تر و عمومیِ تداوم ساختار تضعیف می‌شود.

هزینه‌های حل و فصل امور عملی تغییر رژیم به جمهوری قابل ملاحظه خواهد بود – حقوقدانان قانون اساسی ساعات زیادی را وقف اختیارات قانونی پادشاه، تمایز بین املاک خرد پادشاه در ظرفیت شخصی‌اش و دارایی‌هایی که او از طرف دولت در اختیار دارد، صرف خواهند کرد.

بعضی از هزینه‌ها معلوم است که قابل پیش‌بینی نیستند:

  • تخمین چگونگی مشکلات توافق بر سر نوع جابه‌جایی پادشاه – خواه دولت باید رئیس جمهور داشته باشد و اگر پاسخ مثبت است چگونه باید انتخاب شود – بسیار سخت خواهد بود. نهایتاً، عواقب غیرمنتظره وجود دارد که خطرات آن از پیش دیده نمی‌شود.

تغییر قانونی بنیادین دولت مثل چرخاندن شهر فرنگ است: شما نمی‌توانید کاملاً مطمئن شوید که عاقبت چرخ کجا خواهد ایستاد.

چند پاراگراف گذشته درواقع دنبال کشف چیزی بود که اساساً نکته‌ای ساده است. حتی اگر مشروطیت تغییر لازم دارد، هزینه‌های احتمالی این تغییرات باید ارزیابی شود.

اگر تغییر کوچک و در امتداد بقیۀ نظم اساسی باشد، هزینه‌ها محدود خواهد بود. ولی اگر تغییرات بنیادین باشد، هزینه‌ها بسیار گزاف و تخمین درست آن بسیار سخت خواهد بود.

این بدان معنی نیست که تغییر نباید صورت گیرد ولی هشدار می‌دهد که باید احتیاط کرد: در بعضی وجوه نظامِ زیر بهینه ما ممکن است برای رفع نیازها به اندازه کافی خوب باشد و بهتر است به آن دست زده نشود.

حفظ و اصلاح نظام منطقاً یکی از وظایف دولت موفق است. ولی این تنها وظیفه دولت نیست و اضطرار هم ندارد. مشروطیت به اندازه کافی خوب کفایت می‌کند.

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب اصول مشروطه خواهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *