صرفاً میل جنسی را به منظور روتینه پیوریتانیسم طبق شرح وبر - نشر پیله

پیوریتانیسم طبق شرح وبر

کتاب سرمایه داری و مدرنیته
Rate this post

پیوریتانیسم

پیوریتانیسم طبق شرح وبر صرفاً میل جنسی را به منظور روتینه کردنش سرکوب نمی‌کند، به شیوه‌هایی که برساخت‌های هویت‌های جنسی را طبیعی، عادی و اخلاقی می‌سازد.

بهشت گمشده زیبایی حوا را با زبانی به تصویر می‌کشد که به نحو بی‌پروایی شهوانی است و اجازه می‌دهد پدر و مادر بشر یکدیگر را پیش از هبوط بشناسند. لذت جنسی نتیجۀ خوردن میوه ممنوعه از درخت معرفت نیست.

وبر معتقد است “ریاضت‌کشی این‌جهانی و عقلانی تنها می‌تواند ازدواجی را مجاز بداند که به شیوه‌ای عقلانی صورت پذیرفته باشد” و “باید هرگونه والایش امر جنسی به اروتیسم را به عنوان بدترین نوع بت‌پرستی رد کند”.

چیزی که تجویز می شود نه رابطه جنسی و نه حتی لذت جنسی بلکه لذتی است که «به گونه‌ای آگاهانه تربیت یافته باشد»، “رویگرداندن از طبیعت‌گرایی خام رابطه جنسی” از نوعی که میلتون تحسین می‌کند.

جوهر اروتیسم که دلیل ممنوعیتش در ریاضت‌کشی است، در مقایسه با ساز و کارهای عقلانی‌شدن، در ویژگی «غیرروتینی شده» گشایش “دروازه‌ای به سوی عقلانی‌ترین و لذا حقیقی‌ترین گوهر زندگی قرار دارد”. با تقلیل سکسوالیته به “بنیان طبیعی و ارگانیکش” پیوریتنسیم آن را درون “یک الگوی زیست کامل عقلانی‌شده” ادغام و کنترل می‌کند.

در واقع بنا به آنچه در بهشت گمشده آمده، امر جنسی مستعد ارزیابی اخلاقی مثبت می‌شود: میلتون «عشق زناشویی مشروع» را-که مرادش از آن آشکارا عشق جنسی است- “تنها قاعده اخلاقی در بهشت” می‌داند.

از دید وبر، “این ریاضت‌کشی سکسوالیتۀ بدوی، طبیعی و والایش‌نیافتۀ کشاورز را در چارچوب نظم عقلانی انسان به مثابه مخلوق خداوند می‌گنجاند”؛ سکسوالیته نیز به بخشی از متن به هم پیوستۀ شخصیت تبدیل می‌شود که به خوبی درون سامان‌یابی گسترده‌تر شخصیت اخلاقی فرد ادغام می‌گردد.

وبر در اخلاق پروتستانی در این خصوص بحث می‌کند که چگونه این نگاه نشان از پزشکی‌شدن سکسوالیته در قرن نوزدهم درون گفتمان جدید «فایده‌گرایی بهداشتی» دارد. “زمانی فرد متخصص از نگاه یک پیوریتن نظریه‌پردازی اخلاقی بود، حالا او یک پزشک است”، اما «ادعای توانایی» با توجه به تعیین “سکسوالیته بهداشتی […] “در هر دو حالت یکی است”.

جایگاه «طبیعی» این سکسوالیتۀ اصلاح‌شده البته ازدواج تک‌همسری (و دگرجنس خواهانه) بود که مشروعیت ذاتی خود را در “اندیشه مسئولیت اخلاقی در قبال دیگری” می‌یابد.

پتانسیل فراوان بزرگ‌ترین نیروی غیرعقلانی حیات یعنی عشق جنسی با این اخلاقی شدن و گنجانده شدنش در “مقوله‌ای ناسازگار با حوزۀ اروتیک صرف”خنثی می‌شود.

شرط این امر برساخت سکسوالیته «خام» به صورت سکسوالیته‌ای «طبیعی» است؛ به عبارتی، چیزی که مشیت و تقدیر الهی محسوب می‌شود.

این نظم‌دهی عقلانی شامل تمکین همسران به اقتدار شوهران می‌شد که میلتون به صراحت آن را بیان می‌کند. آدم و حوا هر دو “توسط خالق شکوهمندشان” خلق شدند، “اما با هم برابر نیستند”:

آدم برای تفکر و شجاعت خلق شد

حوا برای لطافت و جذابیتی شیرین

آدم تنها برای خداوند و حوا تنها برای خدایی که در آدم متجلی بود

 پیشانی بلند آدم و نگاه پاکش از اقتداری مطلق حکایت داشت…

ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم

برگرفته از کتاب سرمایه داری و مدرنیته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *