وجود خدا
کانت کلیه براهین اثبات وجود خدا را در سه پارادایم طبقهبندی میکند: برهان هستیشناسانه، برهان کیهانشناسانه و برهان طبیعیـالهیاتی. اگر هرسه این براهین رد شوند، این منجر به پایان گرفتن کلیه تلاشها برای اثبات وجود خدا به وسیله عقل محض میشود. به علاوه کانت ردپای برهان هستیشناسانه –که وجود خدا را از مفهومش استنتاج میکند- را در دو برهان دیگر مشخص میکند که برهان هستیشناسانه را به هدف اصلی حمله به این براهین تبدیل میکند.
برهان هستیشناسانه سابقه قرونوسطایی در اثر سَنتْ آنسلم دارد که در اوایل دوره جدید به وسیله دکارت، اسپینوزا و لایبنیتس از نو طرح شد و تبدیل به مشخصه عقلگرایی ابتدایی شد. همه صورتهای این برهان در یک برگذشتن پیشینی و مستقیم از مفهوم (ذات) خدا به وجود او مشترکاند.
اسپینوزا از جوهر الهی به عنوان جوهری سخن میگوید «که ذاتش دربردارنده وجود است» (Ethics I axiom 1) و دکارت اظهار میکند که وجود خدا منتج از ذات او است دقیقاً همانطور که از ذات مثلث چنین برمیآید که مجموع سه زاویه آن برابر با دو زاویه قائمه است.
دکارت در مقابل آنسلم، اظهار میکند که خدا به واسطه ذاتش واجد همه کمالات است و از آنجا که وجود یک کمال است، اگر وجود نداشته باشد ناقص خواهد بود؛ بنابراین، خدا ضرورتاً وجود دارد. کانت نه علیه [تنها] یک صورت استدلال هستیشناسانه بلکه علیه طرز فکری که بر اساس آن، وجود از مفهوم استنتاج میشود، استدلال میکند.
این طرز فکر، هسته متافیزیک جزماندیشانه است و بهطور مستقیم، در تقابل با اصول نقدی است. پرسش «چهچیزی هست؟» را نمیتوان صرفاً به وسیله تحلیل مفاهیم پاسخ داد.
در صورتی که این پرسش به موجودات تجربی اشاره داشته باشد، مفهوم باید پیوسته به ادراک حسی متناسب آن باشد و در صورتی که به موجودات بیرون از تجربه اشاره داشته باشد، ما هیچ راهی به شناخت آن نداریم و باید از دادن حکم اجتناب کنیم.
بهطور ویژه، برهان هستیشناسانه در این امر ناکام میماند که وجود را یکی از ویژگیهای شئ وصف کند. کانت میگوید که وجود یک ویژگی نیست؛ بلکه وجود یک وضعیت متافیزیکی است که میتواند به برخی موضوعها اطلاق شود یا نه، درحالی که تغییری در ویژگیهای آن ایجاد نمیشود.
هرگاه ما میگوییم که x (مثلاً یک سکه) گرد، براق و طلاکاری شده است، ما این ویژگیها را به آن نسبت میدهیم یا مفهوم آن را به این محمولها پیوند میدهیم.
اما وقتی که درباره x میگوییم که وجود دارد، ما یک ویژگی جدید را به آن اضافه نمیکنیم، بلکه آن را همراه با تمام ویژگیهایش در قلمرو وجود قرار میدهیم. نباید قرار دادن (به تعبیر کانت، Setzen [positing]) موضوع یا شئ در قلمرو وجود را با حمل یا اطلاق [محمول به موضوع] اشتباه گرفت.
تفاوت میان وجود یک هزار دلار و عدم یک هزار دلار، تفاوت در یک محمول یا ویژگی نیست؛ بلکه یک هزار دلار دقیقاً همان یک هزار دلار با همان ویژگیها است که در یک موقعیت در اندیشه ما حضور دارد و در موقعیتی دیگر حضور ندارد.
اگر وجود یک ویژگی بود، من تغییر و دگرگونی ویژگیهایی خواهم بود که من آنها را آنطور که وجود دارند وصف میکنیم –و بنابراین آن را وصف نمیکند، بلکه چیزهای دیگری را از پیش وصف میکند. از این رو برهان هستیشناسانه، بیرون از محتوی هستیشناسانه است و ویژگیهایی که به صورت تحلیلی به خدا نسبت میدهد منحصر در مفاهیم باقی میمانند.
تمام آنچه که ما میتوانیم بگوییم این است که اگر خدایی وجود داشته باشد، او واجد تمام ویژگیهایی خواهد بود که از مفهومش برمیآیند؛ اما در واقع خدایی هست که نمیتوان [وجود] او را از اینجا استنتاج کرد.
کانت با تمسخر نتیجه میگیرد: «بنابراین، برهان مشهور هستیشناسانه (دکارتی) … تمام رنج و کار به هدر رفته است و یک موجود انسانی نمیتواند از طریق مفاهیم محض بیش از تاجری که برای بهبود وضع مالی خود چند صفر به شمار اموال خودش اضافه میکند، بصیرت یابد.»
اگر ژرفتر بنگریم، میتوان دید که کانت دقیقاً مفهوم وجود ضروری را به منزله امر غیرقابل تصور رد میکند. وجود بهطور ذاتی ضروری نیست؛ وجود از بیرون به واسطه شبکه روابط و نسبتهای علی و غیر علی [به چیزی] بخشیده میشود که در آن یک موجود برای موجود دیگر قیام مییابد، [بهطوری] که ضرورت آن بهطور مساوی از نسبتهای آنها با چیزهای مسبوق بر آنها و از سیستم به منزله یک کل گرفته میشود.
از اینرو وجود به خودی خود، مشروط است و نه هیچ طریق مفهومی برای تبیین یا تشریح آن وجود دارد و نه واقعیت نهایی و بودنی که آن را مهر زده باشد. به نظر میرسد کانت، معتقد است که وجود نمیتواند تنها یک امر رویارو قرارگرفته، اثبات یا نفیشده همچون یک داده سفت و سخت باشد؛ او تأکید میکند که برای موجود انسانی، این تنها از طریق ابزار شهود است که رخ میدهد.
هرجا که شهود امکانپذیر نیست، نمیتوان مدعی شهود شد؛ و ادعای وجود تنها از طریق تفکر عقلانی، یک تلاش اما سوداگری فریبکارانه است.
برگرفته از کتاب انقلاب فلسفی کانت
ما قبلا اینجا در این مورد مطلبی را منتشر کرده ایم