دولتهای غارتگر چندان خوب نظریهپردازی نشدهاند، اگرچه ویژگیهای مهم این پدیده مدّت زمانی طولانی شناخته شدهاند.
توسعه
پارهتو به ویژگی اینگونه دولتها تحت عنوان «غارتگری» اشاره نمود، چیزی که «همیشه در جوامع انسانی وجود داشته است.» غارت، تصاحب اموال دیگران از طرق قانونی یا غیرقانونی است این فرایند میتواند ناشی از اجبار باشد همچنان که میتواند از طریق «روشهای مخفیانه» انجام گیرد که به موجب آن «تعداد اندک از افراد قادر میگردند تا قسمت اعظم خراجهای داده شده را به اقلیتی اختصاص دهند»
- با این تفصیل، اقلیت با استفاده از دولت به مثابه موتور تجاوز، اکثریت را چپاول میکند. چنین رفتار غارتگرانهای به ناگزیر جوامع را به «مسیر تباهی» افکنده است و احتمالاً فقط در نتیجه خساراتی که بر کل اقتصاد تحمیل شد متوقف شده؛ حتی غارتگران «احتمالاً در انتها بیش از آنچه بهدست آوردند از دست دادند».
پارتو به اندازه کافی زیرک بود تا تشخیص دهد که غارت توضیح داده شده به لحاظ سیاسی صرفاً بیان نقائص اخلاقی غارتگران نیست بلکه به مثابه یک پدیدهی اجتماعی، «حاصل همه نیروهای عملکننده در جامعه» است اوانز براساس آنچه پارتو پیش از او عرضه داشته بود، دولتهای «غارتگر» را با صراحت نسبتاً بیشتر به عنوان دولتهایی توصیف کرد که:
«به استخراج مقادیر زیادی از مازاد قابل سرمایهگذاری در امور دیگر اقدام میکنند در حالی که سرمایهگذاری بسیار اندکی در راه «کالاهای عمومی» انجام میدهند که این خود درواقع یعنی اینکه آنها مانع دگرگونی اقتصادی میشوند.
- کسانی که کنترل چنین دولتهایی را در دست دارند، همچون شکارگری که طعمهاش را بیشتر برای رفاه خود میخواهد، بدون هرگونه ملاحظه رفاه شهروندان به غارت میپردازند.
در این زمینه: دولت و توسعه در آفریقا
برگرفته از کتاب: دولت های توسعه گرا