روش صحیح طرح این سؤال، آن نیست که «چگونه تکلم در قالب کلمات به وجود آمد؟»؛ بلکه باید سؤال کرد که «تکلم از چه زمانی موجودیت یافت؟» به مجرد طرح پرسش در این قالب، خیلی زود همه چیز روشن میشود.
تکلم
- مقصود تکلم در قالب جملات– که معمولاً به اشتباه برداشت شده یا نادیده گرفته میشود- با دورهای مرتبط میگردد که تکلم مرسوم شد (و همین، به منزلهی “گویایی” تلقی میشود)، و کاملاً آشکارا در قالب جملهسازی به نمایش درآمد.
- تکلم از طریق مونولوگ، و جملات از طریق فَن بیان بهوجود نیامدند؛ بلکه منشأ آن، در گفتگوی چندین نفر است که مقصود آن، درکْ به منزلهی پیامدِ تأمل نیست؛ بلکه درکی متقابلْ در نتیجهی پرسش و پاسخ است.
بنابراین، اَشکال اساسی گفتار چیست؟ در پاسخ باید گفت که حُکم یا اعلامیه نیستند؛ بلکه فرمان، و اظهارِ اِطاعت، اعلام، پرسش، تأیید یا اِنکار هستند که در قالب جملاتی بازنمود پیدا میکنند که در اصلْ کاملاً مختصر هستند، و همواره به دیگران خطاب میشوند، مانند “این کار را بُکن!”، “آمادهای؟”، “بله!” و “بفرمایید!” کلمات به منزلهی نامگذاریهای مفاهیم، صرفاً محصولات مفعول جمله هستند؛ و لذا واژگانِ قبیلهای شکارگر از همان ابتدا با واژگان روستایی گاوچران یا جماعت ساحلی دریانوردْ متفاوت بودهاند.
- تَکلُم اساساً فعالیتی دشوار بود،و شاید بتوان اینگونه تصور کرد که تکلم از آن رو محدود شد تا ضروریات را آشکار سازد. حتی امروز نیز یک دهقان در مقایسه با فَردی شهرنشین، به کُندی سخن میگوید.
شهرنشینان آنقدر به تکلم عادت کردهاند که نمیتوانند زبان خود را نگه دارند؛ و ناچاراً- از روی مَلال- به مُجردِ آنکه کاری دیگر برای انجام دادن ندارند- خواه حرفی برای گفتن داشته باشد یا نَه- تُند و بلاانقطاع سُخن گُفته، و همگویی دارند.
در این زمینه: تکلم چیست
برگرفته از کتاب: بشر و تکنیک