نگاهی به آثار جان کیج در نمایشگاه کروان پوینت خرید کتاب جهان تجسمی جان کیج پیانو - نشر پیله

جان کیج در نمایشگاه کروان پوینت

جان کیج
Rate this post

حضور جان کیج در کراون پوینت برای حضور در نمایشگاه سال 1978 میلادی

زمانی که جان کیج با هنرهای تجسمی درگیر شد، موقعیتش به عنوان چهرهای کلیدی در آوانگارد قرن بیستم تثبیت شده بود. هنگامی‌که او به کراون پوینت پرس در سال 1978، به منظور خلق اولین مجموعه چاپ‌هایش، دعوت شد، او تقریباً به مدت سی سال از عملکردهای شانسی و نمودارهای ئی چینگ در آهنگ‌سازیش بهره گرفته بود.

علیرغم هدایت تعلیماتش به آن‌چه او از «شیوه عملکرد طبیعت» فهم کرده بود، امّا او پیوسته به لزوم تجدید و بازگشت به جهان به وسیله شیوه‌های خلاقانه شخصی‌اش اذعان داشته است. چنان‌چه او اشاره کرده: «ما از چیزهایی که می‌دانیم، هیچ چیز نمی‌آموزیم»

درگیری او در تولید ناآشنای چاپ‌ها، طراحی‌ها و در نهایت آب‌رنگ‌ها، به او مجالی برای ارزیابی مستمر ارزش‌های زیبایی‌شناختی شخصی‌اش داد. حتی بیش‌تر، در این نقطه از زندگی‌اش، لزوم به اشتراک‌گذاری نگرشش را با مخاطبان هنرش، به منظور گشودن چشمان آن‌ها به جهان پیرامونشان، محسوس دید. چنانچه گفت «هنر همه‌جا هست؛ تنها دیدن است که گه‌گاه متوقف می‌شود»

کیج، خودش را در نقش آواتاری سکولار برای عصر خویش تجسم می‌کرد که می‌توان آن را در چهارچوب‌بندی‌اش از آکس-هردر، مثیل ذن مورد علاقه‌اش، (Cage, 1992: 242) مشاهده کرد. ده تصویر آکس-هردینگ، که فرم شعری محبوبی نیز بود، و به قرن چهارده میلادی باز می‌گردد، در واقع به سطوح مختلف روشنگری اشاره دارد.

کیج، خودش را به همان اندازه که آواتاری آوانگارد می‌دانست، به همان اندازه وارث سلطنت پیشین دوشان نیز تلقی می‌کرد، و در این باره از طریق ارجاعش به تصاویر آکس-هردینگ، و همچنین اشاراتش به چندین متن از ایده‌های دوشان اظهار قطعی کرده بود، چنان‌چه دوشان پیشتر گفته بود که تغییرات در هنر هر 50 سال اتفاق می‌افتد.

جان کیج

کیج مکرراً مکالمه‌ای با دوشان را به یاد می‌آورد که در آن به دوشان اذعان داشته که آن‌چه او، هنگام تولد کیج انجام داده، اکنون او تازه در حال انجام دادنش است و دوشان پاسخ داده «من بایستی 50 سال از زمان جلوتر بوده باشم. اصرار کیج به تکرار «ارتباط 50 ساله» هم در نوشتارها و هم در مصاحبه‌هایش، می‌تواند دلالت بر آن داشته باشد که کیج جا پای دوشان گذاشته است.

او در پی چهارچوبی باز، بیانگر سوالات جدید و پاسخهای جدید، به تلاش‌های پیشگامان این امر، ذن، ثورو و دوشان، روی آورد. آن‌ها، هر کدام در حوزه‌های خاص فرهنگی، در ایده‌ها و روش‌هایشان در جست‌وجوی ایجاد حسی متغیر از جهان در مخاطبانشان بودند. کیج با ادعای چنین اصل و نسب هنری، نقش خودش را در همان کار مشابه، منتهی در زمان اکنون و در شرایط معاصر جهانی تعریف کرد.

کیج، در مقدمه سخنرانی سال 1961اش تحت عنوان کجا می‌رویم؟ و چه می‌کنیم؟، نوشت که این جمله کوماراسوامی «که هدف هنر، تقلید طبیعت در شیوه عملکردش است»، او را هدایت کرد به «این بینش که هنر تغییر می‌کند، چراکه علم تغییر می‌کند، بدین معنا که، تغییرات در علم، درک متفاوتی به هنرمند از چگونگی کار طبیعت ارائه می‌دهد»

از این‌ رو، نگرش‌های کیج به شانس، اگرچه متضاد با منطق به نظر می‌رسد، اما با علم همراه است. چنان‌چه تعدادی از پژوهش‌گران «علم جدید» را با نگرش‌های آسیایی به طبیعت مرتبط می‌دانستند، کیج پیش‌تر آن را کشف کرده بود (Wallace, 2003; Ricard & Thuan, 2001)، چنان‌چه او در ژورنال ثورو، نیز ایده‌هایی مشابه نظیر پرسپکتیوی مرکز-زدا را یافته بود.

کیج مشعوف از ارتباطاتی تأییدگر ایده‌هایش نظیر ذن، دوشان و ثورو، به بهترین وجه آن‌ها را درک کرده و با کنار یک‌دیگر قرار دادن این سه جریان فکری در اندیشه شخصی‌اش، از آن‌ها به‌عنوان دلالت‌گران نمادین، استفاده کرد.

او خودش خاطر نشان کرده که او این منابع را «از طریق ایده‌هایی نشأت گرفته که درباره آن‌ها نیست، یا درباره ایده‌ها نیست مگر تولید آن‌ها» با یک‌دیگر جمع کرده است. از این ‌رو، هر ناظری، با شرکت دوباره در آن لحظه هم‌زمانی، که کیج این سه جریان اندیشه را با یک‌دیگر ترسیم کرده، به بازتولیدی مجدد دست می‌زند. کیج این سه منبع را به عنوان منابعی شدیداً وابسته به نگرش طبیعت، که از آن پشتیبانی می‌کرد، می‌دید.

کیج با به رسیمت شناختن ناهنجاری در جامعه، تلاش کرد به طور مستقیم در نقاطی از حرفه‌اش به آن اشاره کند، که در ساخت قطعات موسیقی‌اش با ساختارهای باز و اجتماعی، بیش‌تر نمود پیدا کرد. با این حال، در نهایت، در هنرهای تجسمی‌اش، مناسب‌ترین راه برای تغییر را در فرد به جای جامعه درک کرد.

او بر این عقیده شد که طبیعت در پایان غلبه می‌کند، از این‌ رو، هنر می‌تواند در توانایی برای زندگی در جهان، چنان‌چه آن هست، مؤثر باشد. با توجه به خوش‌بینی ذاتی کیج، او جامعه را در معرض نابودی در خودش می‌دید، امّا باور داشت که «زندگی هم‌چنان وجود خواهد داشت، آن زندگی ممکن است زندگی بشری باشد، یا ممکن است نباشد، امّا زندگی هم‌چنان وجود خواهد داشت».

پس، کیج طبیعت را به جای جامعه در هنر تجسمی‌اش قرار داد. هنگامی که او به چاپ در کراون پوینت پرس مشغول بود، آثارش هم به واسطه فرایند چاپ و هم به واسطه اشاراتش به دوشان، ثورو و ذن، که از آن طریق نگرش شخصی‌اش از طبیعت پالایش یافته بود، میانجی قرار گرفته بود.

کیج در چاپ‌هایش، به طور صریح به ثورو در عناوین آثارش و استفاده از طراحی‌های ژورنال ثورو، و هم‌چنین به دوشان توسط رها کردن رشته‌ها، اشاره می‌کند. از هایکو به باغ ریوآن-جی و به زیبایی‌شناسی‌شان از خلاء، نفوذ ذن در چاپ‌هایش مشهود است. این منابع علی‌رغم حفظ اهمیت‌شان برای کیج، امّا همان‌طور که او در هنرهای تجسمی‌ا‌ش رشد کرد، این اشارات به پیشینه‌ای صرف کاهش یافت.

کیج در نقاشی بیش از چاپ‌ها تحقق فوری آثارش را یافت. او فرصتی برای ارزیابی کردن پیش از اقدام داشت تا دریابد که آیا آثارش خصیصه زیبایی‌شناختی که در پیوند بیننده با درکی تازه از جهان «مفید» باشد، دارد یا خیر. او به انتخاب زیبایی‌شناختی آگاهانه درون حوزه احتمالات موجودی که توسط استفاده‌اش از ئی چینگ، به عنوان بخشی از روش طبیعت از عملکردش و نه در تضاد با آن، فراهم شده بود، دست زد. چنان شرح استفان ادیس از اِنسوی راهبان هنرمند، کیج به کامل ذن را در این مَثَل که « ذهنی روشن‌گر، حتی خودش را در بر می‌گیرد» یافت.

درست همان‌طور که او از احساس تغییریافته‌اش از فرایند یادگیری حکاکی یک خط راست، لذت برده است، نگرش او نیز به مهارت تغییر یافت، چنان‌چه او مهارت لازم برای اجازه به دست و به بدنش برای کار در هماهنگی با رنگ و قلمو برای ساخت یک نشان شخصی از خودش را، کسب کرد.

ضربات قلموی او، همان‌گونه که پیرامون هریک از سنگ‌ها ترسیم می‌کرد، مانند اینکه سنگ‌ها روی صفحه بودند و سپس برداشته می‌شدند، نشانه‌ای هم از حضورش در لحظه نقاشی و هم در غیابش از لحظه اکنون، بود. این نشانه‌های کیج در نقاشی‌هایش اگرچه شخصی است، امّا به جای برخاستن صرف از قصد خودش، همیشه در پاسخ به سنگ‌ها شکل گرفته است. در واقع، کیج هرگز تعهدش نسبت به «عدم قصد» را متوقف نساخت، هرچند درک او توسط درگیری عملیاش در نقاشی از این امر تغییر یافت. بدین معنا، که آثارش بیانگرند، امّا نه خود بیانگری در ارتباط با احساسات یا برانگیختگی هنرمند.

جان کیج

نقاشی‌های کیج پیرامون سنگ‌ها با قلمو نه تقلید جهان، بلکه تقلید جهان‌های درون جهان است. صفحه در آن‌ها اولین اصل است و خلاء، ما، فضای بین آن‌هاست. سنگ‌ها، زمین؛ دود، آتش؛ آب مرکب، اقیانوس و مه هستند. کیج هر موجودی، ذی‌شعور و غیر ذی‌شعور را همیشه در یک مرکز تغییر قرار می‌دهد که در آن ثبات و پایانی وجود ندارد. علاوه بر این، تردید، نکته‌ای مثبت برای کیج قلمداد می‌شود که زمینه‌ای از ممکن‌ها فراهم ساخته و تغییری ایجاد کرده که از آن پاسخ‌های جدید برای سوالات جدید می‌تواند برخیزد.

ما بیشتر در برگه زندگی‌نامه و بیوگرافی جان کیج در مورد آثار و نویسنده این کتاب صحبت کرده ایم

Original price was: 56800تومان.Current price is: 51000تومان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *